music16 مهارت و فن تنظیم برای گیتار

در تنظیمات گیتار سعی میکنم آن چنان به موسیقی نزدیک شوم گویی خود آهنگساز اصلی هستم که درگیر نوشتن قطعه ای برای گیتار میباشم. برای مثال اینکه اگر دبوسی دارای تکنیک و دانش اجرای گیتار بود، چگونه از آن استفاده میکرد؟ یک تنظیم موفق و خوب حال و هوا، کاراکتر و روح قطعه را بدون به مخاطره انداختن تخیلات هنری آهنگساز منتقل میکند.

یک تعریف عملی و کاربردی برای تنظیم میتواند این باشد : تطبیق یک قطعه از یک آلت موسیقی(برای مثال پیانو) به سازی دیگر مثل گیتار.آسان به نظر میرسد، اما از آنجایی که هر آلت موسیقی ویژگی ها و محدودیت های مختص به خود را دارد،بسیاری از پاساژها ممکن است روی یک ساز قابل اجرا ولی در ساز دیگر غیرقابل اجرا باشد.در ایتجاست که اهمیت و سختی کار تنظیم روشن میشود.

چگونه میتوان یک موسیقی را طوری برای گیتار تنظیم کرد گویی از اول برای گیتار نوشته شده است؟ یک تنظیم موفق مستلزم تلفیق دانش، تکنیک، ذوق وتخیل است. البته کسب این مهارت ها دشوار است و دشوارتر اعمال آنها.

یکی از برجسته ترین تنظیم کننده ها ی تاریخ یوهان سباستین باخ است. او بسیاری از کنسرتوهای ویولون ویوالدی را برای هاپسیکورد تنظیم کرده و همچنین اغلب کارهای خودش را برای سازهای دیگر.
Lute Suite in E major که بین گیتاریست ها بسیار محبوب است که تنظیم خوبی از آن برای پارت ویولون و تنظیم پرلود آن برای ساز ارگان(Organ) نیز موجود است.

بعضی از نوازندگان تمایلی به اجرای کارهای تنظیم شده ندارند و ترجیح میدهند که قطعات اوریجینال برای گیتار را اجرا کنند.اگر چه قطعات برجسته ی بسیاری برای گیتار نوشته شده اما آهنگسازان بزرگی چون باخ، هندل، هایدن، موتسارت، بتهوون، شوپن، برامس، آلبنیز، گرانادوس، دبوسی وغیره برای گیتار قطعه ای ننوشتند زیرا در آن زمان گیتار به عنوان سازی جدی شناخته نشده بود.

بنابراین اگر بخواهید با بعضی از بهترین افکار موسیقایی تاریخ ارتباط برقرار کنید و از آن لذت ببرید، منبعی در اختیار ندارید وچاره ای جز تنظیم آنها نیست.

باید اضافه کنم که فقط ریپرتوار گیتار نیست که نیاز به کارهای تنظیم شده دارد،حتی در مورد فلوت، ویولون، ارگان و ارکستر هم وضع به همین گونه است.تنظیم و بازنویسی معمولا برای اکثر سازها انجام میشود حتی سازهای شاستی دار که ریپرتوار غنی ای به واسطه ی آهنگسازان مشهور متعلق به ۳۵۰ سال پیش دارند.
نتیجه ی اصلی تنظیم کیفیت، درستی و هدف آهنگساز اصلی است.در این مورد نکات مهمی قابل ذکر است:

 

باید اضافه کنم که فقط ریپرتوار گیتار نیست که نیاز به کارهای تنظیم شده دارد،حتی در مورد فلوت، ویولون، ارگان و ارکستر هم وضع به همین گونه است.تنظیم و بازنویسی معمولا برای اکثر سازها انجام میشود حتی سازهای شاستی دار که ریپرتوار غنی ای به واسطه ی آهنگسازان مشهور متعلق به ۳۵۰ سال پیش دارند.
نتیجه ی اصلی تنظیم کیفیت، درستی و هدف آهنگساز اصلی است.در این مورد نکات مهمی قابل ذکر است:

۱-آیا تنظیم کننده به کارآهنگساز اصلی وفادار است یا قطعه با اهداف سودجویانه یا خودخواهانه تنظیم میشود؟ اگر استدلال شما این است که چون این قطعه مشهور است، مرئم آن را دوست خواهند داشت، حال تفاوت نمیکند که چه طور تنظیم شود و با اینکه این تنظیم میتواند تاثیر گذار باشد حتی اگر بخش هایی از آن تحریف شود، در این صورت در وهله ی اول باید انگیزه ی خود را از تنظیم این قطعه مشخص کنید.
در این مقاله کلمه ی تنظیم(arrangement)مترادف با بازنویسی(transcription) به کار رفته و هدف بیشتر توجه به خلاقیت و مراحل تکنیکی است که در هر دو مورد کاربرد دارد.
بازنویسی عموما بر انتقال و تطبیق نت به نت قطعاتی که در اصل برای سازهای دیگر نوشته شده، دلالت دارد.به بیان دیگر، در یک تنظیم آزادی عمل بیشتری وجود دارد که شامل تنوع در ملودی، هارمونی، سرعت، ریتم، ضرب و مفاهیم همراهی کننده در گیتار است.

۲-آیا تنظیم موزیکال و طبیعی روی گیتار صدا میدهد؟ از حاظ تکنیکی معقول است یا توجه شنونده و نوازنده بیشتر جلب مشکلات و درگیری های تکنیکی قطعه میشود؟

گیتار جذابیت منحصر به فردی دارد و همین قدرت افسون گر ویژگی قابل ملاحظه ای است.هدف این است که زیبایی و خوش صدایی را به شنونده نشان دهیم نه سختی آن را.مهارت و فن تنظیم از بازنویسی گرفته( برای مثال انتقال نت به نت از تبلچر فلوت) تا کار کردن روی یک ملودی یا تم و خلق یک قطعه که در جای خود نوعی آهنگسازی است (برای مثال Hungarian Dances از برامس) را شامل میشود.

در این مقاله یکسری تکنیک ها و مفاهیم و تجربیاتی که در سی سال اخیر از طریق آزمون و خطا کسب کردم را شرح خواهم داد.
ملودی در ضرب باس

همانطور که میدانیم سیم های باس گیتار نسبت به سیم های trebles یا نایلونی گیتار سونوریته و حجم صوتی بیشتری دارند. بنابراین قراردادن ملودی روی باس میتواند انتخاب عملی و موثری باشد.استفاده ی ویلا لوبوس از همین تکنیک در پرلود شماره ی یک در محبوبیت جاودان این قطعه موثر بود. او به صدای گیتار غنای بیشتری بخشید.

مثال اول: Greensleeves فرصت مناسبی را فراهم میکند تا به شرح تاثیر قرار دادن ملودی در باس بپردازیم زیرا این قطعه در ورژن سولو موجود است و نت های هارمونی ملودی را به ما میدهد.
عموما ملودی باس در قطعات آرامی که از قابلیت مهندگاری سیم های بم بهره جستند، کارآیی و اثر بهتری دارد.
1t مهارت و فن تنظیم برای گیتار

مثال دوم: ملودی را به یک اکتاو بم تر انتقال دهید.البته بر اساس سرکلید و ضرب ملودی اصلی.در این مورد فقط یک سر کلید مناسب برای گیتار انتخاب کردیم و ملودی را یک اکتاو بم تر.
2t مهارت و فن تنظیم برای گیتار
مثال سوم: قرار دادن آکوردهای هماهنگ بین نت های باس( بر اساس ویلا لوبوس) برای کمک به وضوح بیشتر صدا.
3t مهارت و فن تنظیم برای گیتار
مثال چهارم: در این مثال آکوردهای هماهنگ را به صورت آرپژ در آوردم و در بعضی جاها هم به نت ها علائم تغییر دهنده افزودم.به این دلیل یک قطعه فولکلور را انتخاب کردم زیرا این امکان را به ما میدهد که با خلاقیت و انعطاف بیشتر کار کنیم. من توصیه نمیکنم سعی کنید یکی از کارهای باخ را بازنویسی کنید.
4t مهارت و فن تنظیم برای گیتار
مثال پنجم: Shenandoah

در اینجا ملودی ای داریم که شما میتوانید تکنیک قرار دادن ملودی روی باس را اعمال کنید.من آن را روی ضرب باس نوشتم و در یک تونالیته ی مناسب. سعی منید نت های هارمونی و پایین رونده را به ان اضافه کنید.
5t مهارت و فن تنظیم برای گیتار

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید:
cloob مهارت و فن تنظیم برای گیتار viwio مهارت و فن تنظیم برای گیتار twitter مهارت و فن تنظیم برای گیتار facebook مهارت و فن تنظیم برای گیتار google buzz مهارت و فن تنظیم برای گیتار google مهارت و فن تنظیم برای گیتار digg مهارت و فن تنظیم برای گیتار yahoo مهارت و فن تنظیم برای گیتار

Related posts:

  1. ضبط قطعات برای پیشرفت در نوازندگی
  2. هدیه ای برای عشق به خدا
  3. تغییرات ریتمیک در جملات برای رفع مشکلات تکنیکی و ذهنی
  4. دانستنی های جالب در زمینه گیتار
  5. جان ویلیامز و نکاتی در زمینه صدادهی در گیتار کلاسیک
  6. شش نکته طلایی برای مقابله با اضطراب در نوازندگی
  7. هارپ گیتار
  8. شش سوئیت برای تکنوازی ویولنسل
  9. کنترپوان در قطعات گیتار کلاسیک
  10. تکنیک خفه کردن سمیهای باس در گیتار کلاسیک – دمپ