یکی از ویژگی های زیبا و جذاب گیتار کلاسیک توانایی اجرای قطعات با بافت پلی فونیک و چند صدایی است. اکثر نوازندگان زمانی که از کنترپوان و موسیقی چند بخشی، سخن به میان می آید،قطعاتی در فرم فوگ را در ذهن خود تجسم می کنند. اما کنترپوان اصول و بنیادی است که در همه ی ادوار و فرم های موسیقی کلاسیک، حتی در ساده ترین قطعات نیز می توان یافت.
در آپوس ۵۱ جولیانی ،سه قطعه ابتدایی آن، قطعاتی مبتدی برای درک کنترپوان است. من قطعه شماره دو را برای درک بهتر این ویژگی انتخاب کرده ام که برای پوزیسون اول گیتار نوشته شده است.
برای دیدن نت با کیفیت و بزرگنمایی بیشتر
کلیک کنید
در قسمت ابتدایی قطعه (میزان ۱ تا ۹) جولیانی ملودی زیبا و شادی را برروی سیم های باس ساخته است، که در اصل گام دو ماژور به صورت بالارونده و پایین رونده است البته در میزان های یک تا شش و سپس بعد از آن از میزان های شش تا نه ، گام بالارونده سل ماژور. البته باید به این نکته دقت کرد که چگونه نت های باس و تریبل به یکدیگر واکنش نشان می دهند و با کمی دقت می توان استقلال هرکدام از آن ها از یکدیگر تشخیص داد.
برای مثال زمانی که نت های باس به طرف بالا حرکت می کند، نت های تریبل به سمت پایین حرکت می کنند یا بالعکس.
در قسمت دوم قطعه (میزان های ۱۰ تا ۱۳) قطعه تقابلی بین گام و آرپژ است. بسیار واضح است که نت ها باس در حال پایین آمدن و نت های تریبل در حال بالا رفتن هستند. هنرجویانی که در این قسمت به جای حفظ کردن نت ها، انگشت گذاری آن ها را به خاطر می سپارند، حفظ کردن این قسمت را کمی مشکل می پندارند. بهترین راه برای درک بهتر از بافت قطعه نواختن نت های باس و تریبل به صورت جداگانه است تا بافت پلی فونیک قطعه برایتان مشخص و واضح شود.
بعد از معرفی بخش دراماتیک کوتاهی که جولیانی آن را در میزان های چهارده تا شانزده قرار داده است، او پدال تونی برروی سیم اول گیتار معرفی می کند، در همین زمان نت های باس در حال بالارفتن در حرکتی موازی تا فاصله ششم هستند. حرکت موازی زمانی رخ می دهد که هر دو خط ملودی در یک جهت حرکت می کنند.
در این قسمت باید دقت کنید که در فاصله ششم نت ها به عنوان گامی هارمونیزه شده، به طرف بالا حرکت می کنند. سپس تکرار جمله ی اول را ملاحظه می کنیم و در پایان با گام سنتی دو ماژور پایان می یابد.
من به شخصه می توانستم تمرکز بیشتری را برروی آنالیز تحولات هارمونی که در قطعه رخ داده بود، بگذارم. اما به نظرم رسید که بهتر است تمرکز بیشتری را برروی خطور ملودی مختلف و متمایز برای درک بهتر ویژگی های کنترپوان و موسیقی چند بخشی قطعه بگذارم.
حتی بدون برخورداری از دانش تئوری می توانید با جدا کردن الگوهای ملودیک هرقسمت، بافت قطعه را پیدا کنید. این عمل به ما کمک خواهد کرد که درک کنیم چه چیزی را می نوازیم تا در کنار گیتاریستی خوب، از خود موسیقیدانی خوب بسازیم.
۲٫آنالیز تکنیک دست چپ:
همانطور که ملاحظه می کنید، نت های باس در میزان اول قطعه ،شامل نت سیاه و نت های تریبل، شامل نت های چنگ می شوند. پس برای حفظ لگاتو نوازی، به اندازه ی کشش زمانی سیاه، نت هی باس را اجرا کرده و انگشتان دست چپ خود را در طول زمان درست، در جای خود نگه داریم. اکثر هنرجویان مبتدی پس از اجرای نت های باس بلافاصله انگشتان خود را از روی سیم برمی دارند. این عمل لطمه زیادی را به لگاتو نوازی آن ها وارد می کند و بافت قطعه را نامشخص و ناموزون می سازد. البته باید ذکر کنم این عمل تنها تا میزان نهم ادامه دارد.
در قسمت دوم، همانطور که ذکر شد، جولیانی اپیزودی دراماتیک را معرفی می کند.
در این قسمت ما شاهد گام های بالارونده و پایین رونده به طور همزمان برروی سیم های تریبل و باس هستیم. برای اجرای روان تر و تکنیکی مستحکم در اجرای این قسمت، باید از تکنیک آماده سازی در دست چپ استفاده کنید. در این قطعه، انگشت گذاری کاملی را برای اجرای آن در نظر گرفته ام و تنها کافیست تا قبل از اجرای هرنت، انگشت چپ مورد نظر را در قسمت درست، آماده کرده باشید. بعد از آن در میزان شماره چهارده، شما می توانید با استفاده از انگشت چهار و استفاده از انگشت راهنما، از نت ر به ر دیز می رویم.
۳٫آنالیز تکنیک دست راست :
تنها نکاتی را که در این قسمت می توانم برای شما ذکر کنم، استفاده از ترکیب a.m.i برای دست راست و ضربه ی تکیه درمیزان نه و ده، هنگامی که قصد اجرای آکوردی کاسته Diminish)) را دارم، برای تاکید از ضربه ی تکیه استفاده می کنم.
Related posts: