rwcirv3%5B1%5D گفت‌وگو با راجر واترز، ترانه‌سرا، آهنگساز و خوانندهرهبران سیاسی ابرقدرت هنوز هم بیگناهان را به نام آزادی قتل‌عام می‌کنند ولی حقه وحشت در حال رو شدن است.‌I wish they all were happy on the Lebanon راجر واترز یکی از هنرمندانی است که به اعتراض شدید علیه حمله اسرائیلی‌ها به لبنان دست زده است. او حتی به این کشور سفر کرد تا حمایت خود را از مردم لبنان و فلسطین به نمایش بگذارد.

راجر واترز در آلبوم <‌> AMUSED TO DEATH در آهنگ <‌> Three Wishes سه آرزو می‌کند که یکی از آنها دیدن روی خوشبختی برای مردم لبنان است. ‌ اپرای <سا ایرا> اثری است در راستای اهداف بشر دوستانه راجر واترز که این بار به صورتی متفاوت عرضه می‌شود

. ‌ ‌ ( Ca Iraسا ایرا) نام اپرایی است که به تازگی توسط راجر واترز- از موسسین، آهنگساز و شاعر اصلی گروه راک پنیک فلوید، شاعر و آهنگساز انگلیسی – سروده و روانه بازار شده است. ‌ این اثر به انقلاب فرانسه می‌پردازد.

کلمه <سا ایرا> در زبان فرانسه به معنای <خواهد بود> است، ولی ایهام دارد و در اصل مفهوم <امید هست> را در خود دارد. ‌ <سا ایرا> اپرایی است در سه پرده و برای ارکستر کامل، نوازندگان سولو و کر نوشته شده است.

راجر واترز از سال ۱۹۷۳ با آلبوم <‌> Dark Side Of The Moon بین دنیای راک و موسیقی کلاسیک پل ارتباطی برقرار کرد و <‌> The Wall آشکارا یک اپرای راک به شمار می‌رود. وی در این آثار از عناصر فرم اپرایی یعنی تئاتری بودن، روایتگری منسجم، موسیقی تماتیک و سیکل‌‌های آوازی، در متن پاپ استفاده نمود.

‌ کار راجر واترز روی <سا ایرا> اولین اپرای او برای ارکستر و آواز – در سال ۱۹۸۹ و در جریان مراسم دویستمین سالگرد انقلاب فرانسه آغاز شد. ترانه‌سرای مشهور فرانسوی اتین روداژیل و همسرش نادین لیبرتویی اپرایی به زبان فرانسه نوشته بودند که بخشی از مراسم سالگرد بود.

نام <سا ایرا> را هم از روی یکی از آوازهای انقلابی آن دوره اقتباس کردند و بر روی اپرا گذاشتند. متن اتین روداژیل با تصویرسازی‌های نادین تکمیل شد و در برگیرنده حوادث و روح انقلاب فرانسه از دیدگاه‌های مختلف بود.

آنها برای این کار از سیرک به عنوان روش بیان تئاتر مرکزی و استعاره استفاده کردند. ‌ پس از اینکه دوستی راجر واترز را به اتین رواژیل معرفی نمود، وی سریعا کار آهنگسازی اپرا را آغاز کرد و به گفته خودش شدیدا تحت تاثیر قدرت متن اتین قرار گرفته بود.

‌ البته پس از مدت کوتاهی نادین براثر سرطان خون از دنیا رفت و کار بر روی پروژه متوقف شد. سال‌ها گذشت تا راجر واترز کار بر روی <سا ایرا> را از سرگرفت.

‌ وی در سال ۱۹۹۷ نوشتن متن انگلیسی اپرا را آغاز کرد. وی در این باره می‌گوید: <متن انگلیسی <سا ایرا> فقط یک ترجمه نیست. من با سعی در حفظ روح اصلی متن اتین، قسمت‌هایی نیز به آن افزودم.> ‌ این اپرا فراتر از تاریخ انقلاب فرانسه است، بلکه اثری است در مورد قدرت بالقوه انسان برای ایجاد تغییرات.

ارکستراسیون و تنظیم کرال و نیز تهیه‌کنندگی آلبوم را ریک و نت ورث و راجر واترز انجام دادند. ‌ در گفت‌وگویی راجر واترز در مورد کار با اعضای سابق گروه پینک فلوید بیان کرد که چقدر ساده کارها پیش‌رفت و پس از چندین سال به خانه دیوید گیلمور تلفن زد.

در ضمن وی افزود که فکر می‌کند دوباره دست به چنین کاری بزند؛ همکاری با چندتن از اعضای گروه، چه آخرین اجرای گروهی.گفت‌وگو سپس به <سا ایرا> کشیده شد.

سپس با سوالی که پرسیده بود چرا اولین اجرای اپرای <سا ایرا> در پاریس نبود، راجر واترز جواب داد که در حال حاضر پاریسی‌ها بسیار علاقه مند به اجرای <سا ایرا> در آنجا هستند و احتمالا در <تئاتر دوشاتله> پاریس اجرا خواهد شد.

rwcirs2%5B1%5D گفت‌وگو با راجر واترز، ترانه‌سرا، آهنگساز و خواننده‌ سپس وی در مورد پیشنهاد اجرای اپرا در لهستان صحبت کرد و افزود: به احتمال زیاد این اجرا با ارکستر کامل و در صحنه‌ای بزرگ با لباس و دکور عظیم اجرا خواهد شد. <سا ایرا> در لهستان به مناسبت پنجاهمین سالگرد شورش مردم این کشور علیه اشغال شوروی اجرا می‌گردد.

‌ راجر واترز در جواب سوالی که آیا در آینده نیز اپرایی می‌نویسد یا نه پاسخ می‌دهد: <متاسفانه ما تا ابد زنده نمی‌مانیم و احساس می‌کنم زمان خیلی زیادی برایم باقی نمانده است.

ولی امیدوارم دو آلبوم راک دیگر بدهم: یک در مورد عشق و دیگری در مورد سیاست.> وی افزود که در چه جدال طولانی توانسته توصیف این دوکلمه را به دست آورده و شکل دهد؛ و اینکه از سال ۱۹۸۷ با گروهش برای این دو آلبوم کار کرده است. واترز در گفت‌وگوی زیر در مورد آخرین آ‌لبوم خود به نکات جالبی اشاره کرده است. ‌

از آنجایی که دنیای موسیقی کلاسیک در حفظ ژانرهایش بسیار متعصب است، به نظر من شما با ساخت <سا ایرا> شجاعت بسیاری از خود به خرج دادید. ولی من مطمئنم شما هم قبول دارید که هنر واقعی انجام کار بی‌خطر نیست؟

بله، کار بی‌خطر هنر واقعی نیست و من کاملا انتظار داشتم که برایم شمشیر بکشند. ولی خوشحالم که شمشیرها از جبهه ضعیف کشیده شد. مقدار بسیار کمی از نقدها کل کار را رد کردند.

فکر می‌کنم <سا ایرا> از لحاظ موسیقایی به اندازه کافی بها داشته که کسی نتوانسته آن را بی‌ارزش بخواند. آنها می‌توانند <سا ایرا> را به ناپختگی متهم کنند و یا همین قبیل نقدهای رایج. ولی نمی‌توانند بنویسند مصداقی از آن در زندگی‌شان ندیده‌اند و من از این بابت خوشحالم. ‌

دوستی شما و اتین روداژیل از کی به‌وجود آمد؟

ما در اواخر دهه ۶۰ یکدیگر را ملاقات کردیم. اتین مردی باهوش بسیار رمانتیک و نیز واقع بین بود. بدون شک سرنوشت پدرهایمان ما را به هم نزدیکتر کرد. ‌

پدر او در جنگ اسپانیا در مقابل طرفداران فرانکو جنگیده بود و پدر من در جنگ جهانی دوم جنگیده و کشته شده بود. اتین مرد بسیار جالبی بود. همراه خوبی برای کار و صحبت بود. ‌

این پروژه چگونه به اپرا تبدیل شد؟

اتین و نادین با یک دفترچه ۵۰ صفحه‌ای مصور شعر به انگلیس آمدند و از من خواستند که رویش موسیقی بگذارم. من هم قبول کردم که این کار را انجام دهم.

آیا موضوع انقلاب فرانسه نظرتان را جلب کرد؟

فرانسوی‌ها در سال ۱۷۸۹ بیانیه حقوق بشر را نوشتند. متنی که جهانی شد. من معتقدم چیزی از آن در فرهنگ و جمهوری فرانسه باقی ماند. در بیانیه استقلال آمریکا نیز چنین مواردی لحاظ شده بود، ولی آمریکایی‌ها مخصوصا پس از رسیدن بوش به ریاست جمهوری آن را کنار گذاشتند. آنها احترام به حقوق بشر را در طبقاتی از جامعه‌شان نیز نادیده گرفتند. برای آمریکایی‌ها بقیه جهان ارزش چندانی ندارد. ‌

چرا سبک اپرای سنتی را برای اجرای کارتان در نظر گرفتید و نه سبک راک اندرول را؟ همانند آنچه در ‌ The Wall ساختید؟

من چندین سال است که به موسیقی اوایل قرن ۱۹ علاقه خاصی پیدا کرده‌ام. مخصوصا برلیوز را خیلی دوست دارم. تا حدی خود را تحت نفوذ کارهای پروکوفیف و فاره نیز می‌دانم. حتی وقتی یک منتقد آغاز اپرای من را خیلی برامسی خواند، خیلی خوشحال شدم و آن را نوعی تعریف تلقی کردم. ‌

نسخه‌های انگلیسی و فرانسه از <سا ایرا> ضبط کردید. چرا؟ ‌

با فوت نادین، پروژه به مدت ۶ سال متوقف شد. وقتی کار را دوباره شروع کردم، سونی از من خواست آن را به انگلیسی ترجمه کنم. البته من در ابتدا رد کردم ولی بعدا این کار را انجام دادم.

سخت ترین قسمت کار هم همین بخش بود. بعد متوجه شدم که قطعات روایی بیشتری لازم دارم. شروع کردم به نوشتن پرولوگ تا دو سه چیز اضافه کنم و سپس صحنه‌های جدید نوشتم. روزی با اضطراب فراوان نظر اتین را پرسیدم و او گفت: <راجر، انگلیسی‌اش بهتر از فرانسه شده است.> ‌

از تماشای کنسرت‌ها و صحبت‌با اعضای گروه مشخص می‌شود که خلق بصری در اجرای زنده برای شما خیلی اهمیت دارد…؟

من همیشه فکر می‌کردم وقتی به اجرای نسخه کنسرتی <سا ایرا> برسیم، پروژه‌ای تصویری هم داشته باشیم. ولی در ذهنم فقط نمایش تصویرسازی‌های نادین و مقداری از هنرهای آن دوره را می‌دیدم.

rwcirs3%5B1%5D گفت‌وگو با راجر واترز، ترانه‌سرا، آهنگساز و خواننده ولی حدودا چند ماه قبل فکر کردم، اگر هنرپیشه‌ها لباس‌های مخصوص بپوشند و در یک تئاتر بزرگ و با عکس‌هایی این پروژه اجرا شود، بهتر است. به همین دلیل از آن عکس‌ها برای بهتر کردن جلوه روایی استفاده کردم.

ایده ساده‌ای به نظر می‌رسید ولی باید آن را انجام می‌دادم. می‌دانستم که در تکمیل کار خیلی موثر است. سپس در مورد ایده‌ام با سونی صحبت کردم و مورد پسند آنها قرار گرفت و در اجرای رم به کار گرفته شد. ‌

جلوه‌های صوتی نیز کاملا نفس‌گیر بود و خیلی به موازات کارهای راک قبلی شما قرار داشت…

دیوید نواک و همکارش خیلی روی آن کار کردند. بعضی افکت‌ها روی دیسک بودند ولی بیشتر آنها را برای اپرا ضبط کردیم.

سپس برایان بسترمن و دیوید فکر کردند چگونه می‌توان به بهترین وجهی آنها را برای اجرای زنده پخش کرد. اجرای ساده‌ترین قسمت‌ها نیز دیدنی از آب درآمد. مثلا صدای تیک تیک ساعت عالی بود و بسیار خوب و بدون نقص اجرا شد. ‌

شما همیشه هنرمندی بودید که دوست دارد نهایت تسلط را مخصوصا در اجراهای زنده روی کار داشته باشد. احتمالا برای شما این تجربه – که در آن بعضی چیزها کاملا از دستتان خارج باشد – خیلی عجیب بوده و دیدیم که پس از معرفی به بخش تماشاگران رفتید و به آنها پیوستید؟

بله، کار چندانی از دستم برنمی‌آمد، جز اینکه در بخش تصویری نظارت داشته باشم. چند بار نیز به پشت صحنه سرزدم و می‌گفتم: ۴۴ تصویر عقبید! سریعتر! سریعتر>! و به همین ترتیب سعی می‌کردم بر کار تسلط پیدا کنم. چون مطمئنم که اگر قرار بود تصاویر را جابه‌جا کنم، حتما همه را سر وقت انجام می‌دادم. چون موسیقی اپرا را بیش از هرکس دیگری می‌شناختم. ممکن است روزی هم خودم این کار را برعهده بگیرم!

احساس نزدیکی فراوانی با افراد روی صحنه داشتم. چون ۴ روز با هم به سختی تمرین کرده بودیم؛ مخصوصا ریک ونت ورث. ولی هنگام اجرا باوجود اینکه ریک در جهت کنترل ارکستر بسیار خوب عمل می‌کرد، چند بار نزدیک بود قلبم از جا کنده شود.

یکی دو بخش ضعیف در ارکستر وجود داشت که باید گفته شود. بعضی‌ها در تغییرات سرکلیدها مشکل داشتند. یک بار یکی از نوازندگان چوبی سی بم زد در حالی که بقیه فا زدند! البته فقط یک بار این اتفاق افتاد، وگرنه فکر می‌کردم کار کاملا بدون نقص است. ‌

من کاملا حواسم به شما بود که با خوانندگان می‌خواندید و در مورد همزمانی کارها نگران بودید؟

بله، همین طور بود. آنها وقت خیلی کمی برای آماده شدن داشتند. شان ایوانز و ریچارد ترنر – که فیلم را نمایش می‌دادند – خیلی خوب کار کردند، ولی مطمئنا چند روز تمرین بیشتر هماهنگی بهتری را در کار افراد به وجود می‌آورد. ‌

باید بگویم بسیار متعجب شدم که <سا ایرا> روی من تاثیر گذاشت. چون این حوزه موسیقی جایی نبود که من هیچ وقت سراغش رفته باشم.

خوشحالم که این را می‌شنوم. من هم واقعا از شب اول خیلی لذت بردم. ‌

روزنامه ‌ La Republicca در نقدی از <سا ایرا> شما را با اندرو لوید وبر مقایسه کرده. باتوجه به اینکه شما او را در آهنگ ‌ s A MiracleIt محکوم کرده بودید، چقدر این مقایسه برایتان خوشایند بود؟

آنها تکیه‌گاهی ندارند. مخصوصا این منتقدین می‌خواهند کمی تندروی نیز بکنند و اشکالی هم ندارد. من از این حرف‌ها ناراحت نمی‌شوم. در دنیای نقد چنین اتفاقاتی می‌افتد، البته فکر می‌کنم که آنها اشتباه می‌کنند.

<سا ایرا> دارای ملودی‌های مسحور کننده‌ای است که آن را از کارهای اندرو لوید وبر متمایز می‌سازد. آنها چیزی را که بخواهند می‌گویند؛ هر چیزی را. و این اشکالی ندارد. ‌

روز دوم جولای در پارک لندن با پینک فلوید در کنسرت ‌ ۸Live اجرا داشتید. آن روز روی صحنه چه احساسی داشتید؟

واقعا عالی بود. به سادگی توانستیم جای خود را پیدا کنیم و آن قطعات قدیمی را بنوازیم. من و دیوید گیلمور پس از گذشت بیست سال دیگر این مسائل کودکانه را (اشاره به اختلافات راجر واترز با دیوید گیلمور که به دادگاه کشیده شد) فراموش کرده‌ایم. حالا دیگر جا افتاده‌ام و فراتر از اینها فکر می‌کنم و معتقدم دیوید هم همینطور است. ‌

آیا ممکن است این دیدار به انجام پروژه‌های جدیدی بینجامد؟

تا به امروز فعلا پروژه‌ای وجود ندارد. همه از کنسرت لذت بردند. علی‌رغم آنکه تا به حال با هم در مورد آن صحبت نکرده‌ایم، احساس می‌کنم اگر فرصت مشابهی پیش آید، دلایلی سیاسی، فلسفی یا خیریه داشته باشد. چرا دوباره <‌> Dark Side Of The Moon را اجرا نکنیم؟ نه تنها این قضیه محتمل است، بلکه برای من وسوسه انگیز نیز هست.

منبع : وب سایت روزنا

این مطلب را به اشتراک بگذارید:
cloob گفت‌وگو با راجر واترز، ترانه‌سرا، آهنگساز و خواننده viwio گفت‌وگو با راجر واترز، ترانه‌سرا، آهنگساز و خواننده twitter گفت‌وگو با راجر واترز، ترانه‌سرا، آهنگساز و خواننده facebook گفت‌وگو با راجر واترز، ترانه‌سرا، آهنگساز و خواننده google buzz گفت‌وگو با راجر واترز، ترانه‌سرا، آهنگساز و خواننده google گفت‌وگو با راجر واترز، ترانه‌سرا، آهنگساز و خواننده digg گفت‌وگو با راجر واترز، ترانه‌سرا، آهنگساز و خواننده yahoo گفت‌وگو با راجر واترز، ترانه‌سرا، آهنگساز و خواننده

Related posts:

  1. خواننده نیروانا ‘پردرآمد ترین مرده جهان’ لقب گرفت
  2. گزارش تصویری کنسرت راجر واترز در دبی
  3. گفت وگو با جیم موریسون خواننده دورز
  4. گیتار ۱۰ فوتی امضاء شده پل مک کارتنی ۶۰ هزار پوند فروخته شد
  5. بررسی ترانه هتل کالیفرنیا
  6. Jorge Morel آهنگساز و نوازنده گیتار کلاسیک
  7. مصاحبه با میگوئل پودا، خواننده موسیقی فلامنکو