اختصاصی خانه گیتار ایران

companiaflamencojoseporcel2 سفر اسکار نیتو به دنیای فلامنکو

داستان آشنایی من با موسیقی و رقص فلامنکو از سال های ۱۹۶۵، زمانی که من به کلاسی واقع در بلدور پارک ، لس آنجلس، کالیفرنیا می رفتم، آغاز شد.استاد ما لیلی آگولیار (Lilly Aguilar) به همراه دخترش رقص های فولکوریک مکزیکی و اسپانیایی را به ما آموزش می دادند. ما در ابتدا شروع به یادگیری رقص های فولک و نوکلاسیک اسپانیایی کردیم و سپس بعد از آن شروع به یادگیری فلامنکو کردیم. حال که به گذشته نگاهی می کنم متوجه می شوم که دلیل اصلی جذب شدن من به طرف موسیقی فلامنکو خوانندگی بود. به یاد ندارم که چند بار به آلبوم Carmen Amaya به نام (Queen of the Gypsies) گوش کرده بودم. در آن زمان این نوع موسیقی ها باعث جذب بسیاری از دانش آموزان دیگر مانند من به رقص و موسیقی اسپانیایی می شد.

شروع کار من با فلامنکو در بین سال های ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ با همکاری کمپانی های جنوب کالیفرنیا بود. برای مثال می توانم از بین آن ها به Juan Talavera, Lola Montes و کمپانی های دیگری که می آمدن و می رفتند اشاره کنم. در زمان کوتاهی که من شروع به آشنایی با فلامنکو کرده بودم، فلامنکو تحت تاثیر تغییرات و تحولات فراوانی در زمینه هایی همچون ویژگی های لباس های محلی آن و در زمینه آهنگسازی قرار گرفته بود. اکثر این تغییرات پس از مرگ فرانسیسکو فرانکو، دیکتاتوری که بعد از جنگ های داخلی در اسپانیا حکمفرمایی می کرد، اتفاق افتاده بود. شواهد نشان می دهد که بعد از مرگ فرانکو هنر دوباره در اسپانیا شکوفا شد و نقش بسزایی در انقلاب هنری برروی سبک فلامنکو داشت.

در سال ۱۹۶۰ زمانی که من تصمیم به رفتن به کلاس های رقص کردم، به تدریج محبوبیت رقصندگی در بین مردم شمال آمریکا و اسپانیا کمرنگ می شد. البته در آن زمان هنوز کمپانی های مختلفی همچون era of Jose Greco the great Antonio and the Ballet de Madrid Lola Montes تورهای مختلفی را در شهرها اجرا می کردند.

در آن زمان من باید بین دو سبک فلامنکو و نو کلاسیک اسپانیایی یکی را انتخاب می کردم. به نظر خیلی از افراد این دو سبک فرق و اختلاف خاصی با یکدیگر ندارند. شاید از این نظر که هردو در اسپانیا متولد شده اند شباهتی داشته باشند، اما زمانی که در مورد خصوصیات اصلی آن ها صحبت می کنیم اختلافات زیادی را مشاهده می کنیم، به خصوص در سبم فلامنکو. هنر فلامنکو از آن نظر که من آن را درک کرده ام بر اساس شیوه ی زیستن یک انسان است. ” شیوه” می تواند معناهای گوناگونی را برای هر شخصی تداعی کند. در گفتگویی که من با جمعی از کولی های سانتیوگو داشتم، متوجه شدم که برای آن ها نیز فلامنکو تداعی گر شیوه ای از زندگی کردن است. البته نه فقط به عنوان رقصندگی، بلکه آن را نیز به عنوان موسیقی در این تعریف جا می دهند. شاید برای ما که در شمال آمریکا سکونت می کنیم درک ” شیوه ای از زندگی کردن” کمی دشوار به نظر بیاید. شاید بتوانم آن را در منطقه ای که سکونت می کنم به موازات سبک بلوز و گاسپل در زندگی مردم تشبیه و تعریف کنم. اکثر اشخاصی توجیه کننده این نوع از سبک های موسیقی هستند، شغل های سط پایینی را در جامعه در اختیار داشتند. برای مثال بسیاری از بزرگان سبک فلامنکو چه در زمینه موسیقی و رقصندگی ، به شغل هایی همچون قصابی، فروشندگی اسب، کارگری معدن مشغول بودند.

رقص فلامنکویی را که ما هم اکنون شاهد آن هستیم با رقص فلامنکویی که ما در سال ۱۹۶۰ مشاهده می کردیم، اختلافات فراوانی دارد. با وجود همه ی این اختلافات هسته ی مشابهی را همیشه در بستر خود حفظ و نگه داشته است. این هسته چیزی نیست به جزء Cante ( مترجم: Cante در زبان Andalusia به معنای ترانه و نغمه ی عمیق و تاثیرگذار می باشد). جیزی که همیشه در این میان مشترک و پایدار بوده است، ترانه و تصنیف است. در ابتدا ترانه و نغمه وجود داشت و سپس رقص و بعد از آن موسیقی اصافه شد. پیدایش هنر فلامنکو به حدود یکصد و پنجاه سال پیش برمی گردد.

مانند بسیاری از هنرها که تاریخ دقیق ان ها مشخص نیست، جون نوعی از هنر است که شفاها و نسل به نسل در گذر زمان سپری شده است و تاریخ دقیقی از پیدایش آن به جا نمانده است اما بیشتر مورخان بر این اعتقاد هستند که پیدایش فلامنکو مربوط به قرن نوزده برمی گردد ، زمانی که این هنر از سایه ترانه های سنتی اسپانیا بیرون آمد و ترانه هایی مانند romances و Castilian شکل گرفتند. بسیاری از شاعرانی که همیشه در حال سفر بودند، این ترانه ها را با خود به نقاط مختلفی از اسپانیا می بردند. بسیاری از ترانه های فولکوریک بوسیله افرادی مانند port of Cadiz برده شد. بسیاری از ملوانان که در نواحی شمالی اسپانیا مشغول به کار بودند، این ترانه ها را از شمال اسپانیا به مناطق Andalusia می بردند. در اصل بسیاری از ترانه ها جریان های انقلابی و گسترشی فراوانی را داشتند.

کارشناسان سال های پایانی ۱۸۰۰ را عصر طلایی ترانه های فلامنکو می دانند و آن را با نام Café Cantante صدا می کنند. در آن زمان با پیدایش کلوپ هیا مختلف، هواداران این سبک می توانستند ترانه ها و موسیقی های مورد علاقه شان را که شامل قطعات خاصی می شد، گوش فرا دهند. بر خلاف ترانه و موسیقی رقص فلامنکو خارج از کلوپ ها پیشرفت کرد و با افزایش علاقه و تقاضای مردم به رقص فلامنکو قطعات جدیدی متناسب با ذوق عامه ی مردم ساخته شد. با گذر از این اتفاقات و افزایش سطح درک مردم، به مرور زمان ا توجه به تقاضای فراوان مردم هنرمندانی در سطح های بالاتری پا به عرصه گذاشتند.

در اوایل سال ۱۹۷۰ انقلاب هنری دیگری در سبک فلامنکو رخ داد که تا امروز ادامه داشته است. بعد از تحقیق و پژوهش در زمینه سبک فلامنکو به این نتیجه خواهیم رسید که انقلاب هنری در سبک فلامنکو به این صورت بوده است: جنگ های داخلی اسپانیا و مرگ فراسیسکو فرانکو (Francisco Franco) و سپس پاکو دلوسیا (Paco de Lucia). پاکو دلوسیا در زمانی شروع به فعالیت موسیقی خود کرد که اسپانیا به دلیل حکمران مستبد خود در اروپا به انزوا و گوشه گیری کشیده شده بود. او مانند هم عصران خود شروع به تلفیق در موسیقی فلامنکو کرد. موسیقی او تحت تاثیر موسیقی های شمال آمریکا و اروپا به خصوص هارمونی های جز بود.

من در سال ۱۹۷۶ پس از شنیدن آلبومی از پاکو دلوسیا به نام “Entre dos Aguas” تصمیم به معرفی ساز congas در اجراهای خود در لس آنجلس کالیفرنیا کردم.( مترجم:Congas نوعی ساز کوبه ای است). در سال ۱۹۸۳ به همراهی گروهی از موزیسین ها تصمیم به تشکیل گروه موسیقی فلامنکو در شهر ونکور کردم. به جرات می توانم بگویم این گروه ،اولین گروه موسیقی فلامنکو در آمریکا و کانادا بود.

بعد از گذر از قرن نوزده و شروع قرن بیستم فلامنکو دوباره تحت تاثیر تغییرات فراوانی قرار گرفت. پس از کاهش محبوبیت فلامنک پس از انقلاب هنری اول فلامنکو، گروهی از موسیقی دان های سنتی شروع به معرفی ریتم رومبا در ترانه های فلامنکو کردند. در آن زمان بعضی از افراد اعتقاد داشتنند که این عمل باعث از بین رفتن فلامنکو خواهد شد، البته هنوز بحث در حول این موضوع بین کارشناسان فراوان است. پس از آن با اضافه شدن هارمونی های جز، سازهای کوبه ای لاتین مانند کاخن، فلوت، کیبورد و ساز های دیگر، بسیاری از کارشناسان که به موسیقی خالص فلامنکو اعتقاد دارند، بر این باور هستند که دیگر باید فلامنکوی اصیل در موسیقی، ترانه، رقص را از بین رقته است. من به شخصه بر این اعتقاد هستم که روح و حس اصیل فلامنکو از بین رفته است و اگر از بین نرفته باشد، فقط در قطعاتی که در موزه نگهداری می شوند، می توان آن ها را جستتجو کرد. به نظر من این بحث ها همیشه تا زمانی ادامه خواهد داشت که این هنر زنده است جنب و جوش دارد

این مطلب را به اشتراک بگذارید:
cloob سفر اسکار نیتو به دنیای فلامنکو viwio سفر اسکار نیتو به دنیای فلامنکو twitter سفر اسکار نیتو به دنیای فلامنکو facebook سفر اسکار نیتو به دنیای فلامنکو google buzz سفر اسکار نیتو به دنیای فلامنکو google سفر اسکار نیتو به دنیای فلامنکو digg سفر اسکار نیتو به دنیای فلامنکو yahoo سفر اسکار نیتو به دنیای فلامنکو

Related posts:

  1. مصاحبه با میگوئل پودا، خواننده موسیقی فلامنکو
  2. مانولو سانلوکار : فلامنکو مشکل ترین سبک موسیقایی شرقی است
  3. فلامنکو ، تکامل و دگرگونیها
  4. باخ فلامنکو
  5. فلامنکو و کریسمس
  6. تلاقی دو موسیقیِ فلامنکو و عربی
  7. موزه رقص فلامنکو
  8. Jose Tanaka فلامنکو گیتاریست
  9. فلامنکو مدرن
  10. بررسی دستگاه های فلامنکو -توکه