رامین درگاهی
پایگاه خبری فرهنگ و آهنگ

a870215622365723 روزنامه‌نگاري و نقد موسيقي از ۱۷۰۰ تا به امروز

حرفه‌ی روزنامه‌نگاری (Journalism) عبارت است از؛ گردآوری، ارزیابی، نقدگری(Criticism)، ویرایش و نشر اخبار، گزارش‌ها (Reportages)، مقالات مرتبط و اطلاعات مهم روزمره و جاری‌ برای روزنامه‌ها، مجلات، تلویزیون و یا رادیو که اغلب با مشورت و راهنمایی سردبیران و یا تهیه‌کنندگان صورت می‌گیرد. در گذشته، روزنامه‌نگاران گزارش‌هایشان را تنها به خبرنامه‌ها، بخش‌نامه‌ها، روزنامه‌ها و فصل‌نامه‌ها ارایه می‌کردند، اما امروزه با پیشرفت‌های فن‌شناختی، روزنامه‌نگاری به جرگه‌ی دیگر رسانه‌ها، نظیر رادیو، فیلم‌های مستند، فیلم‌های خبری، تلویزیون و اینترنت پیوسته است.

هر ‌آن‌چه که برای یک مخاطب (Audience) تهیه، اجرا و یا نمایش داده می‌شود و در عین سرگرم کردن وی، پیام‌های ویژه‌ای را به او ارایه می‌دهد، «سرگرمی» (Entertainment) نامیده می‌شود. تهیه و نشر اخبار، گزارش و … در این زمینه‌ها، اصطلاحاً «روزنامه‌نگاری سرگرمی» (Entertainment Journalism) نامیده می‌شود. موسیقی از لحاظ جامعه‌شناختی، یک فعالیت انسانی(Human Activity) است که جزو هنرها و سرگرمی‌ها طبقه‌بندی شده است.

«روزنامه‌نگاری موسیقی»(Music Journalism)، شاخه‌ای تخصصی از روزنامه‌نگاری سرگرمی به‌حساب می‌آید که به ارایه‌ی نقد و گزارش درباره‌ی موسیقی در یک رسانه، نظیر روزنامه، مجله، پایگاه اینترنتی و … می‌پردازد. حرفه‌ی نگارش درباره‌ی زیباشناسی، تاریخ، تحول و تکامل موسیقی و بررسی آثار و اجراهای موسیقایی در روزنامه‌ها، ماهنامه‌ها، فصل‌نامه‌ها، کتاب‌ها و یا در رادیو و تلویزیون، «نقدگری موسیقی» (Musical Criticism) نام دارد. تاریخ دقیق پیدایش نقد، به‌درستی معلوم نیست، اما می‌توان گفت که به موازات اشاعه‌ی صنعت چاپ رشد یافته است. اگر چه نقد و انتقاد، ممکن است موضوعی بحث‌انگیز و رنجش‌برانگیز به‌نظر آید، اما غالباً پی‌آمدها و نتایج سودمندی دارد. هرچند دو مقوله‌ی روزنامه‌نگاری و نقد، بالاخص در زمینه‌ی موسیقی، با یکدیگر بسیار عجین‌اند، ولی با این حال، به‌منظور بررسی بهتر و منظم‌تر موضوع، در این جا به صورت تفکیک شده، ارایه شده‌اند.

روزنامه‌نگاری موسیقی
پیشینه‌ی روزنامه‌نگاری موسیقی را می‌توان در سه دوره بررسی کرد: دوره‌ی نخست؛ از سال ۱۷۰۰ تا سال ۱۹۰۰ میلادی، یعنی مقارن با اواخر دوره‌ی بارُک (Baroque) تا آخر دوره‌ی رمانتیک (Romantic)، دوره‌ی مدرن؛ از سال ۱۹۰۰ تا سال ۱۹۵۱ میلادی، یعنی مقارن با دوره‌ی مدرن (Modern) و دوره‌ی معاصر؛ از سال ۱۹۵۱ میلادی تا کنون، که مقارن با تغییر و تحول در فن‌شناسی ضبط صدا و پیدایش عصر الکترونیک، دیجیتال و دنیای مجازی است.

دوره‌ی نخست:
گزارش درباره‌ی موسیقی در رسانه‌های گروهی، پیش از دهه‌ی ۱۸۴۰ میلادی نیز انجام می‌گرفت. در این دوره، گزارش‌ها و نقدهای موسیقایی، به‌دلیل عدم وجود فن‌شناسی ضبط صدا و آثار صوتی، صرفاً کنسرت‌ها، آثار آهنگسازان، کیفیت‌های آهنگ‌ساختی و اجرایی را در بر می‌گرفتند. به‌عنوان مثال، در مناطق آلمانی‌زبانی که در یک شعاع جغرافیایی خاص واقع‌اند و بعدها با برقراری حکومتی مستقل، نام کشور آلمان (Germany) را به‌خود اختصاص دادند، دو نشریه‌ی موسیقایی، به چاپ می‌رسید: یکی نشریه‌ی «Allgemeine Musikalische Zeitung» که از سال ۱۷۹۸ تا سال ۱۸۴۸، در ابتدا توسط «برایتکوف و هارتل» (Breitkopf and Härtel) و سپس توسط «ریتر بایدرمن» (Reiter-Biederman) منتشر می‌شد و دیگری، نشریه‌ی «Neue Zeitschrift für Musik» که توسط «رابرت شومان» (Robert Schumann) در سال ۱۸۳۴ بنیاد نهاده شد و تا سال ۱۸۴۴ به فعالیت پرداخت. از رقبای این نشریات آلمانی می‌توان به ماهنامه‌ی انگلیسی «تایمز موسیقایی» (Musical Times) که از سال ۱۸۴۴ میلادی در لندن فعالیتش را آغاز کرد و در طی سال‌های فعالیتش تا به امروز، منتقدانی چون «و. مک‌ناف»، «مارتین کوپر»، «هارولد راتلند»، «اندرو پورتر»، «استنلی سدی»، «اندرو کلمنتس»، «باسیل رامسی» و «آنتونی بای» در آن مشغول به کار بوده‌اند و همچنین مجله‌ی «Musical Times and Singing-Class Circular» که از سال ۱۹۰۶ در انگلستان منتشر شد، اشاره کرد. بتدریج، مطالب جسته و گریخته‌ای درباره‌ی موسیقی، توسط گزارشگران و خبرنگاران، حتی در روزنامه‌هایی که عمده‌ی فعالیت‌شان سیاست و امور سیاسی بود، به نگارش درآمد. تا این‌که برای مدتی، توجه به موسیقی و روی‌دادهای آن در مطبوعات، کم‌رنگ شد. اما چندی بعد، به‌دلیل ایجاد تغییراتی نظیر آموزش، جنبش رمانتیک در موسیقی (۱۹۰۰م.-۱۸۳۰م.)، ترویج، اشاعه و همه‌گانی‌سازی موسیقی و شاید شیفتگی و شیدایی بسیار به «فرانس لیست» (Ferencz Liszt) که برخی از او به‌عنوان «نخستین ستاره‌ی مردمی موسیقی کلاسیک» نام می‌برند (همان‌طور که فیلم‌ساز انگلیسی «کن راسل» در سال ۱۹۷۵ میلادی در فیلم «لیستومانیا» (Lisztomania) به تصویر کشیده است)، علاقه به روزنامه‌نگاری موسیقی، حتی در بین روزنامه‌های معمولی، رو به افزایش گذاشت. از پی‌آمدهای این تغییرات، افزایش تعداد منتقدان موسیقی بود که البته بر اساس میزان صلاحیت، توانایی، صداقت و استحکام شخصیت‌شان، طیف وسیعی را در بر می‌گرفتند. هرچند از این لحاظ، این دوره برجسته‌تر از دوره‌ی پیش از دهه‌ی ۱۸۴۰ بود، اما در مجموع، این منتقدان نیز هیچ‌یک موسیقی‌دان نبودند که البته این موضوع، خود می‌توانست نوعی نقطه‌ی عطف نیز به‌حساب آید. در دهه‌های ۱۸۴۰ و ۱۸۵۰ میلادی، نقد موسیقی دست‌خوش تغییری اساسی شد. منبع اصلی این ادعا، نامه‌ای بود که لیست به نگارش درآورد و در آن متذکر شد که هنرمندان باید صرفاً توسط هنرمندان نقد شوند. موسیقی‌شناس و نویسنده‌ی معاصر انگلیسی، «آلن واکر» که درباره‌ی لیست تحقیقات و نوشته‌های مبسوطی دارد، در این‌باره معتقد است؛ این نظر لیست، تحت‌تاثیر آغاز جنگ رمانتیک‌ها و ناشی از غم غربت اوست.

در اواخر این دوره می‌توان از مجله‌ی «میوزیکال امریکا» (Musical America) نام برد که از سال ۱۸۹۸، ابتدا به‌صورت هفته‌نامه و بعدها به صورت ماهنامه آغاز به کار کرد و در طی سال‌های فعالیتش، منتقدانی چون «جی. سی. فروند»، «دیمز تیلور»، «اسکار تامپسون» و «ایورت هلم» در آن مشغول به کار بوده‌اند. این نشریه، در سال ۱۹۶۵ میلادی با مجله‌ی «های فیدلیتی» (High Fidelity) ادغام شد.

دوره‌ی مدرن:
حرفه‌ی روزنامه‌نگاری موسیقی که بدون هرگونه رویه‌ی قضایی، حقوقی، مدیریت، رسوم، اصول و خط مشی‌های کلی، آغاز به کار کرد، پایه‌های خود را در کمتر از یک قرن، بنیاد نهاد. در این دوره، به‌خاطر پیدایش فن‌شناسی ضبط صدا و تولید گسترده‌ی آثار صوتی به‌صورت صفحات گرامافون، دنیای روزنامه‌نگاری نوین موسیقی در گستره‌ی مجله‌ها و نشریات، توانست منتقدان کنسرت و آثار ضبط‌شده، مصاحبه‌کنندگان، کارکنان انتشارات، سردبیران و دیگر نویسندگان را در برگیرد. در این دوره، منتقدان آثار شنیداری ضبط‌شده و تولیدکنندگان آثار موسیقی و موسیقی‌دانان، ارتباط تنگاتنگی یافتند، به طوری‌که اغلب، نسخه‌ی ضبط‌شده‌ای از یک صفحه‌ی گرامافون، به‌صورت رایگان، از طرف تولیدکننده و یا صاحب اثر در اختیار مجله قرار می‌گرفت تا توسط منتقدان آن نشریه شنیده و نقدی بر آن نگاشته شود. حتی گاهی اوقات، آگهی آثاری که قرار بود در آینده توسط یک شرکت ضبط و منتشر شوند، به منظور ثبت و درج، در اختیار مجلات مربوطه قرار می‌گرفت. یکی از نشریات بسیار فعال در زمینه‌ی بررسی و اخبار آثار ضبط‌شده و معرفی‌کننده‌ی تجهیزات تکنیکی ضبط موسیقی، ماهنامه‌ی «گرامافون» (Gramophone) است که در آوریل سال ۱۹۲۳، توسط «کامپتون مکنزی» بنیاد نهاده شد.

دوره‌ی معاصر:
شرح حال‌های مفصلی از خواننده‌ها و گروه‌های موسیقی، به همراه بررسی‌های مختصری از آلبوم‌های موسیقی آنها، محتوای روزنامه‌نگاری موسیقی را حداقل از چند دهه‌ی پیش در بر می‌گیرد. در دوره‌ی معاصر، سه عامل اصلی را می‌توان به‌عنوان دلایل پیدایش گسترده و فراگیر نشریات موسیقی، در نظر گرفت:

اول – پیدایش و گسترش سبک‌های گوناگون موسیقی و پاسخ‌گویی به نیازهای متنوع شنونده‌ها و مخاطبان.
دوم – عصر انقلاب دیجیتال و روند رو به رشد فن‌شناسی ضبط صدا و تولیدات صوتی و تصویری.
سوم – پیدایش و گسترش رسانه‌های الکترونیکی و مجازی.

a870215346551901 روزنامه‌نگاري و نقد موسيقي از ۱۷۰۰ تا به امروز

هفته‌نامه‌ی موسیقی «نیو میوزیکال اکسپرس» (New Musical Express) یا به‌اختصار NME، از مارس سال ۱۹۵۲ در انگلستان به چاپ رسید. مجله‌ی «رولینگ‌استون» (Rolling Stone) نیز، در سال ۱۹۶۷ میلادی، توسط «یان ونر» راه‌اندازی شد که نخستین مجله‌ی پوشش‌دهنده‌ی وقایع موسیقی راک بود. البته به‌غیر از این مقوله، معرفی تجهیزات و نگرش‌های موسیقی را نیز در بر می‌گرفت. در سال ۱۹۷۱ این مجله، پیش‌تاز موسیقی پاپ – راک و مباحث فرهنگی بود که با شماره‌گانی قریب به شش‌صد هزار نسخه به چاپ می‌رسید. «جان لندا»، «جو اشتراس» و «هانتر اس. تامپسون»، از همکاران و گردانندگان سرشناس این مجله بودند. ماهنامه‌ی آمریکایی «سورس» (The Source) نیز، مجله‌ای تمام‌رنگی‌ست که مطالبی درباره‌ی موسیقی هی‌پاپ (Hip-Hop)، سیاست و فرهنگ را تحت پوشش قرار می‌دهد. این مجله در ابتدا به‌صورت یک خبرنامه، در سال ۱۹۸۸، توسط «دیوید مِیز» و «جان شکتر» منتشر می‌شد، ولی امروزه به‌صورت ماهانه و با همکاری «بنزینو» (Benzino)، هنرمند مشهور موسیقی هی‌پاپ منتشر می‌شود. این مجله، یکی از بزرگ‌ترین و بانفوذترین نشریّات ایالات‌متحده است. ماهنامه‌ی آمریکایی «URB»، در سال ۱۹۹۰ میلادی، در شهر لس‌اَنجلس واقع در ایالت کالیفرنیا، توسط «ریموند راکر» بنیاد نهاده شد. این مجله، بیش‌تر به موسیقی الکترونیک، هی‌پاپ، شیوه‌ی زندگی شهری و فرهنگ می‌پردازد. نام این مجله، از حروف اول «United Remnant Band of the Shawnee Nation» وام گرفته شده است.

نقدگری موسیقی
شاید نخستین فصل‌نامه‌ی مربوط به نقد موسیقی، «کریتیکا موزیکا» (Critica Musica) باشد که در سال ۱۷۲۲، توسط آهنگساز آلمانی، «یوهان متنسون» در هامبورگ بنیاد نهاده شد. در فرانسه، نخستین مجله، «Journal de musique française et italienne» بود که در سال ۱۷۶۴ منتشر شد، هر چند شاید رسالات و جزوه‌هایی که در طول سال‌های ۱۷۵۲ تا ۱۷۵۴، تحت‌عنوان «جنگ کمدین‌ها» (Querelle des Bouffons) نوشته می‌شد نیز بتوانند به‌نوعی، نقد به شمار آیند.

در انگلستان، نشریه‌ی «New Musical and Universal Magazine» در سال ۱۷۷۴ آغاز به کار کرد. ارگ‌نواز و آهنگساز انگلیسی، «چارلز برنی»، در سال ۱۷۸۹، در آخرین جلد (جلد چهارم) کتاب «تاریخ موسیقی» (History of Music) خود، نقدهای سَره‌ای از آهنگسازان و نوازندگان روزگار خود ارایه کرده است.

احتمالاً نخستین منتقد حرفه‌ای موسیقی، «جی. اف. روشلیتز»، سردبیر Allgemeine Musikalische Zeitung در لایپزیگ – و از طرفداران «یوهان سباستین باخ» – بوده است. روزنامه‌نگاری در روزنامه‌های آلمان، با مطالب «اف. رلستات» آغاز شد که بین سال‌های ۱۸۰۳ تا ۱۸۱۳، برای Vossische Zeitung چاپ برلین می‌نوشت.

اما نخستین روزنامه‌ای که یک موسیقی‌دان حرفه‌ای آموزش‌دیده را به‌عنوان منتقد استخدام کرده بود، روزنامه‌ی «تایمز» (The Times) چاپ لندن، به مدیریت «توماس آلساگر» بود که خود به موسیقی بسیار علاقه داشت. نقد موسیقی در انگلستانِ قرن ۱۹، بین سال‌های ۱۸۴۶ تا ۱۸۷۹، توسط «جی. و. دیویسون» از روزنامه‌ی تایمز و بین سال‌های ۱۸۳۳ تا ۱۸۶۸، توسط «اچ. اف. کورلی» از هفته‌نامه‌ی «Athenaeum»، توانست به درخشندگی و برجستگی بسیار بالایی دست یابد. یکی از نخستین افرادی که در قرن ۱۹ درباره‌ی موسیقی و موسیقی‌دانان، البته نه به‌عنوان یک متخصص و کارشناس موسیقی، بلکه بیش‌تر به‌عنوان یک روزنامه‌نگار نازک‌بین و دقیق، قلم می‌زد، «هاینریش هاین» از نشریه‌ی Allgemeine Zeitung چاپ اگزبورگ بود. مثال‌های فراوانی از نگارش نقد توسط آهنگسازان وجود دارد؛ برای نمونه: «رابرت شومان» در نشریه‌ی «Neue Zeitschrift für Musik» (که وی در آن مرافعات «شوپن»، «برلیوز» و «برامس» را اقامه کرده بود)، برلیوز در نشریه‌ی «Journal des Dêbats» از سال ۱۸۳۵ تا سال ۱۸۶۳ (هرچند منتقد برجسته‌ی فرانسه در آن زمان، «اف. جی. فتیس»، موسس نشریه‌ی «Revue Musicale» بود)، «هوگو ولف» در نشریه‌ی «Wiener Salon-Blatt»، «وبر»، «واگنر» و «دبوسی» تحت نام مستعار «موسیو کروشه» (Monsieur Croche) و … همچنین «رابین هالووی»، برجسته‌ترین منتقد مهم و تاریخی موسیقی در وییِن، جایی‌که بحث و جدل‌های داغ انتقادی به اوج خود رسیده بود، «ادوارد هانسلیک» نام داشت؛ کسی که «وردی» به او لقب «بیسمارک نقد موسیقی» را داده بود. عمده‌ترین دلیل شهرت وی، به‌خاطر واگرایی بی‌اندازه‌ی نظراتش با واگنر و برامس بود. هرچند بسیاری معتقدند که واگنر باعث شهرت شخصیت هانسلیک شده است، اما با این حال، نقدهای وی، به‌ویژه آنهایی که تحت عنوان «بک‌مسر» (Beckmesser) در نشریه‌ی «Die Meistersinger» به چاپ می‌رسید، هنوز هم پرطرف‌دار و پرخواننده است.

در ایالات متحده‌ی آمریکا، عموماً منتقدان به شهرتی فراتر از حوزه‌ی محلی فعالیت‌شان دست یافتند. به‌عنوان مثال می‌توان به «فیلیپ هِیل» از شهر بوستون و «لارنس گیلمن»، «اچ. ای. کربیل»، «آلین دانس» و «ریچارد آلدریچ» از شهر نیویورک اشاره کرد.

از منتقدان برجسته‌ی موسیقی در بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی نیز می‌توان به «برنارد شاو»، «ارنست نیومن»، «نویل کاردوس» و «اچ. سی. کالس» اشاره کرد.

مراجع و منابع:
آشوری، داریوش: دانش‌نامه‌ی سیاسی، ویرایش دوم، چاپ یازدهم، ۱۳۸۴، تهران، انتشارات مروارید. (شابک: ۲-۲۲-۶۰۲۶-۹۶۴).
آشوری، داریوش: فرهنگ علوم انسانی، ویراست دوم، چاپ یکم، ۱۳۸۴، تهران، نشر مرکز. (شابک: ۴-۸۶۵-۳۰۵-۹۶۴).
باطنی، محمدرضا: فرهنگ مُعاصر انگلیسی-فارسی، ویراست دوم، چاپ نُهم، ۱۳۸۱، تهران، نشر فرهنگ معاصر. (شابک: ۹-۲۶-۵۵۴۵-۹۶۴).

La Mara (Lipsius, Marie), ed. Franz Liszts Briefe. 8 vols. (Volume 1, Von Paris bis Rom, quoted.) Leipzig, 1893–۱۹۰۵٫ Translation by Constance Bache, Published by New York: Greenwood Press, 1969 (again 1995). ISBN: 0837111048
Walker, Alan. Franz Liszt: The Weimar Years, 1848–۱۸۶۱٫ Ithaca, New York: Cornell University Press, 1989, paperback (c) 1993. Pages 395–۷٫ ISBN: 0801497213.
Kennedy, Michael & Bourne, Joyce. The Concise Oxford Dictionary of Music. Fourth Edition. Oxford University Press, 1996. ISBN: 0-19-280037-X.

این مطلب را به اشتراک بگذارید:
cloob روزنامه‌نگاري و نقد موسيقي از ۱۷۰۰ تا به امروز viwio روزنامه‌نگاري و نقد موسيقي از ۱۷۰۰ تا به امروز twitter روزنامه‌نگاري و نقد موسيقي از ۱۷۰۰ تا به امروز facebook روزنامه‌نگاري و نقد موسيقي از ۱۷۰۰ تا به امروز google buzz روزنامه‌نگاري و نقد موسيقي از ۱۷۰۰ تا به امروز google روزنامه‌نگاري و نقد موسيقي از ۱۷۰۰ تا به امروز digg روزنامه‌نگاري و نقد موسيقي از ۱۷۰۰ تا به امروز yahoo روزنامه‌نگاري و نقد موسيقي از ۱۷۰۰ تا به امروز

Related posts:

  1. موسیقی و کپی رایت
  2. گزارشی از روزنامه گاردین درباره موسیقی راک
  3. روانشناسی تمهای موسیقی