یکی از آلبومهای بسیار زیبا در سبک جز در ایران – تنها تو خونه – از کامران جهانبانی موزیسین و نوازنده گیتار جز میباشد که هر چند از انتشار این آلبوم مدت زمان مدیدی میگزرد اما موسیقی هنریست که غنای آن موجب ماندگاری اش خواهد شد. مصاحبه ای با کامران جهانبانی ارائه شده است که میتواند شما را بیشتر با فضای این آلبوم آشنا سازد.

kamran jahanbani کامران جهانبانی تنها تو خونه

 

 

نگاهی به آلبوم «تنها تو خونه» ساخته کامران جهانبانی
▪ آلبوم: تنها تو خونه
▪ آهنگساز و خواننده: کامران جهانبانی
▪ ناشر: آوای باربد
▪ سال انتشار ۱۳۸۵
▪ مدت زمان: ۴۰ دقیقه
شب وقتی که تنها می مونم تو خونه
نگاه می کنم به عکس تو عاشقونه
دلم می گیره دوباره باز بهونه
که یه شب با تو آواز بخونه

مصاحبه : از سمیه قاضی زاده – روزنامه شرق
در اتاقی کوچک استادان دورهم نشسته اند، یکی یکی می آیند تو و آرام و ساکت. مثل بچه های خوب می نشینند، آنقدر آرام که یواش یواش شک می کنی نکند اشتباهی پیش آمده و اینها نوازنده های جاز نیستند. قد و قواره شان به بچه های ۱۹۱۸ ساله نمی خورد و به نظر حداقل چند سالی بزرگ تر می آیند. جهانبانی می نشیند با یک تی شرت ساده و حسابی تعارفی است: «خواهش می کنم بچه ها بیایید تو … خواهش می کنم بفرمایید چایی… خواهش می کنم شروع کنید… خواهش می کنم…»
دور تا دور می نشینند. جهانبانی هم در مقام معلمشان می نشیند: «من معلمم فقط و فقط همین، معلم جاز هستم، برای همین هم با خودم فکر کردم که چقدر خوب می شد که با کلام فارسی در حال و هوای موسیقی جاز کاری انجام می دادم. به خصوص اینکه تمایل خودم هم به لاتین جاز بود چون معتقدم ایرانی ها این نوع جاز را بهتر درک می کنند تا جاز سوئینگ. اوه، راستی یادم رفت این بچه ها را معرفی کنم. اینها بچه های گروه خرمشهر هستند.»

جهانبانی بسیار کم مصاحبه می کند و این ویژگی باعث می شود تا در زمان مصاحبه دائم از این شاخه به آن شاخه بپرد.

کمی در مورد آلبوم و ایده اولیه اش حرف بزنید:«ببینید من دوست داشتم آلبومی داشته باشم با تفاوت در رنگ بندی چون از نظر من، جاز فواصل و معانی است که در هر آهنگ و مدولاسیون های مختلف پیدا می کند. گامی که دائم تغییر می کند.»

جهانبانی ریسک کرده است اعتقادش هم بر این قضیه راسخ است. هنوز که هنوز است جاز جایش را آن طورها بین ایرانی ها باز نکرده. بنابراین انتشار آلبومی در این روز ها در فضای جاز اتفاقی است متفاوت برای موسیقی ایرانی. حالاناشر حاضر شده است که این ریسک را قبول کند و آلبومی را در این فضا منتشر کند آلبومی که ۹ قطعه دارد و خواننده، آهنگساز و شاعرش جهانبانی است.
اسم هایی هم مثل همایون نصیری نوازنده کوبه ای یا ونداد مسا ح زاده در جلد آلبوم آمده که آشنا ترند: «آمدن بچه ها اتفاقی بود. در اینترنت سازی را دیده بودم به نام کاخن که مثل بلند گو است و اسپانیایی الاصل است. بعد خودم آن را ساختم و همایون آن را نواخت. ونداد هم تصادفی به گروه آمد و خیلی خوب بود.»

قطعه ها با ریتم جاز راک شروع می شود. ضد ضرب ها قوی است و گاه دستاورد شعرهای عجیب و غریبی است که جهانبانی سروده که گاه وزن و قافیه هاشان درست نیست و شاعر اعتقاد دارد که ترانه جاز
قافیه بردار نیست:

«نگو که عشق مرده، نگو
نگو که ترس برده، نگو
نگو دیگه از عشق نخونم
که بیزارم از این گفت وگو
گرچه دلم گرفته از خودم
ولی با هم از عشق می خونیم»
«ببینید قافیه در جاز به آن معنی اصلی اش نیست. ترانه هم آن معنی اصلی را ندارد. در جاز قافیه کلام کلاسیک نداریم بلکه ضد ضرب ها تنها به کلامی احتیاج دارند که آنها را بازگو کند، یعنی همان معنی که من می خواهم را بدهند. حالا این طوری شده است دیگر که می شنود.»
همه شعر ها عاشقانه اند، عاشقانه های روز، عاشقانه هایی که انگار دو بار خوانده شده اند و از جایی دور به گوش می رسند و زود می روند و زود می آیند و نمی مانند. حالا اینجا بیشتر موسیقی دیگر در فضای راک نمی گذرد. همه اش در قطعه دوم جاز است. بم نیست، قصه نمی گوید، اعتراض نمی کند: «عاشقانه ای است باوقار. من به یار بد نمی گویم. اگر پرسیدند مرا می شناسی تو بگو هرگز او را ندیدم .

در واقع من دنبال این کنتراست ها در موسیقی جاز می گردم. می دانید می خواهم بگویم برایم جاز مثل یک روز آفتابی است. شوریدگی خاصی دارد که سبک های صرفا رمانس یا لاتین این حس ها را ندارند.»
آوای باربد در جلد آلبوم همه شعر ها را چاپ کرده، به نظر کار، کار لازمی می آمده چرا که اغلب کلمات خورده شده اند و تلفظ ها کامل نبوده: «می دانید، من در بداهه خوانی ها بیشتر با آوا بازی می کنم، سعی کردم خوب ادا کنم، حالا نمی دانم چه شده است. حتی من یک کار جاز هم با همین انشائات انجام داده ام که فصاحت بیشتری دارد. چون به ادای کلمات اعتقاد دارم، اما خوب جاز حال و هوای خودش را دارد.»

جهانبانی همه سعی اش را کرده که از ریتم های ایرانی تر استفاده کند ایرانی نه به معنای اینکه ریتم ها ایرانی اند، بلکه ریتم هایی باشند که شاید به سلیقه ایرانی ها نزدیک باشند اگرچه حس می کنم منظورش از انتخاب این ریتم ها، نزدیکی به فضای پاپ هم بوده، چون گاه این سادگی طعم پاپ هم گرفته، حالا پاپی که کمی از شور و حال درآمده و یکنواخت شده و در ریتم گمشده و اسمش شده جاز و به دل می نشیند و گوش را اذیت نمی کند و دست را سمت پیچ ضبط نمی برد تا به سمت چپ بچرخاند. یکنواختی اش متفاوت است، سعی در شکستن این یکنواختی شده. ریتم ها در هر قطعه عوض شده. فانک، جاز برزیلی ، بوسونوا و… ریتم ها حتی در یک قطعه هم دائمی تکرار نشده اند. مدولاسیون ها زیادترند به تعداد آکوردها و بازی های ریتمیک این یکنواختی را از بین برده.

جهانبانی این متغیر بودن را در چیدمان قطعات آلبوم هم رعایت کرده اما: «من رعایت کرده بودم. آوای باربد آنها را عوض کرد. اما الان هم خیلی به نظرم بد نشده است.»
با چاچا شروع می شود، قطعه دوم فانک است که باز هم می شود آن را فرمی برای جاز و راک در نظر گرفت. «درس غم» هم فانک است، اما فانکی آرام، بسیار آرام: «چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من…» نجوا می کند. نجوای جاز یعنی تو حق داد زدن نداری. برای نجواهایش سامبا را انتخاب کرده. سامبایی که بعد از دهه ۵۰ خودش را بیشتر به مردم معرفی کرد و تا حد زیادی باعث شد ارزش بوسونوا بیشتر و بیشتر شود. آن وقت استادانی مثل آنتونیو کارلوس ژوبین پیدا می شوند و بوسونوا را جهانی می کنند. آهنگساز که شاعر هم بوده و شعرها را هم انتخاب کرده است. به تلفیق ریتم و شعر فکر کرده: «کلمات خودشان حس دارند. من بارها شده است که شعر گفته ام و رویش ملودی گذاشته ام و از طرفی خیلی وقت ها هم برعکس این کار را انجام داده ام. ریتم های ضدضرب حسابی به کمک من آمده اند. برای همین سعی ام بر این بود که جایی که شنونده منتظر نیست، آواها شنیده شوند. کلمات بیایند و حرف بزنند.»

«ای نازنینم، زیباترینم، تو می دونی که بی تو تنهاترینم
تو دشت آرزو گلی که خشکید
می پوسه و می میره همه امیدم
تمام رنجی که بردی به خاطر من
اگر پرسیدند که مرا می شناسی
تو بگو هرگز او را ندیدم»
حالا فضاها رنگ دیگری می گیرند، جاز برزیلی می خواند و «تو آزادی» را برای سامبا. می خواهد با زاغه نشینان دهه ۵۰ برزیل هم آوا باشد که بعدها مجبورند به آپارتمان بیایند و آنجا زندگی کنند اما آرام بخوانند که همسایه بیدار نشود، اما شورشان را چه کنند، پس تند می نوازند با آکوردهایی آرام… نجوایی تند. بعد سراغ سینتی سایزرها می رود. ریتم را روی بوسونوا می بندد و تو آزادی شروع می شود با مطلع بگو با من بگو که چیست.
آلبوم با سوئینگ در دو چهارم ادامه پیدا می کند و گاه بی حالی کلام تاثیرش را روی موسیقی می گذارد. گاه ریتم آرام اول بقیه قطعه را فدا کرده است. هوای تو را در ایتالین جاز می خواند که باز هم رنگ و بوی بوسونوا را زنده می کند با همان نجوا و زمزمه ها که همه چیز انگار کمی کمرنگ تر شده آلبوم با «نه دیگه» تمام می شود:
«آره من هیچی نبودم تا روزی که تو رو دیدم باورم نمی شد با تو به اوج بودن رسیدم…
کوارتت جاز ریتم آخری است و «با یادت می مونم و می خونم» آخرین جملات. همه این حرف ها را زده تا بگوید همه فضایش عاشقانه است و دوست دارد در این هوا نفس بکشد و بسازد.
جهانبانی این روزها حسابی با بچه ها با سارا نائینی که صدای او را در کنسرت های عصار به یاد داریم کار می کند و سرش را با گیتارش، بچه ها و جاز گرم می کند و یک عالم برنامه دارد برای جاز برای راک و برای بچه ها.

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید:
cloob کامران جهانبانی تنها تو خونه viwio کامران جهانبانی تنها تو خونه twitter کامران جهانبانی تنها تو خونه facebook کامران جهانبانی تنها تو خونه google buzz کامران جهانبانی تنها تو خونه google کامران جهانبانی تنها تو خونه digg کامران جهانبانی تنها تو خونه yahoo کامران جهانبانی تنها تو خونه

هیچ مطلب مرتبطی وجود ندارد