اختصاصی خانه گیتار ایران

متن زیر خلاصه ای است، از مقاله ای که نیکیتا کوشین در باره شروع به ساختن سوییت (Prince’s Toys) در مجله گیتار تحت عنوان گیتار در روسیه، به تحریر درآورده است:

 

… اولین آشنایی من با گیتار کلاسیک به طور کاملا تصادفی بود، در سن چهارده سالگی شروع به نواختن گیتار کردم و شخصا بر این اعتقاد هستم که کمی دیر شروع به انجام تمرینات و نواختن کرده بودم. در ابتدا علاقه و میل شدیدی به ساخت موسیقی داشتم، اما این بدین منظور نبود که موسیقی را حرفه ی خود انتخاب کنم، من حتی تصور نمی کردم که روزی تبدیل به یک موسیقی دان خواهم شد.

در اصل همه ی این اتفاقات از شیفتگی من به موسیقی راک شروع شد، در آن زمان من نیز مانند بسیاری از دوستانم وقتمان را با گوش دادن به موسیقی های گروه هایی همچون بیتلز، لد زپلین، رولینگ استون و. می گذراندیم.

اما من به جز گوش دادن به موسیقی ، علاقه ی زیادی به اجرا این آثار داشتم. من در عرض یک سال شروع به نوازندگی درام در یک گروه راک کردم، و همزمان با آن گیتار ار در حد آماتور دنبال می کردم. اما با همه ی این ها ، علاقه ی شدیدی که به موسیقی راک داشتم باعث شد تا به به مدرسه ی موسیقی بروم. زمانی که به مدرسه موسیقی وارد شدم، تا حدودی بی میل بودم.

به دلیل اینکه بیشتر اشخاصی که در مدرسه موسیقی ثبت نام کرده بودند، سنسین بین شش تا هفت سال را تشکیل می دادند و در آن زمان من حدود پانزده سال داشتم. در آن زمان فقط یک جای خالی برای کلاس گیتار وجود داشت که من نیز آن را پذیرفتم و وارد کلاس شدم. بیشتر اوقات به دلیل مقایسه سن خود ا دیگران خنده ام می گرفت. در واقع سن من حدود دو برابر سن دیگر هنرجویان کلاس بود.

بیشتر هنرجویان از نوشن تکالیف موسیقی شان عاجز بودند( اغلب تکالیف موسیقی شان را من برایشان آماده می کردم)، درحالی که من با علاقه ی بسیار از همه ی مشکلات عبور می کردم. در آن زمان بود که ناگهان احساس کردم که برای این کار ساخته شده ام، و موسیقی حرفه ی من است. آن زمان بود که فکر کردن به موسیقی راک را کنار گذاشتم و گیتار کلاسیک را برداشتم و برای اولین بار قصد به خلق قطعه ای کردم. تصمیم خود را گرفته بودم و قصد داشتم تا یک موسیقیدان حرفه ای شوم……

پس از یادگیری نت ها و تئوری موسیقی، شروع به آهنگسازی کردم و حتما اکثر شما ها نیز می توانید حدس بزنید که اسم اولین قطعه ی من رقص اسپانیایی “A Spanish Dance” بود. متاسفانه ورق نت های قطعه را گم کرده ام، اما به یاد دارم که اجرای آن در آن زمان برایم بسیار مشکل بود، در واقع من در آن حد از مهارت نوازندگی نبودم تا بتوانم قطعات مشکل را با گیتار اجرا کنم.

قطعات بعدی من به ترتیب شامل : ‘Drops’, ‘Footsteps’, ‘Glance می شود که تحت تاثیر و الهام از آنگساز معروف کلود دبوزی (Claude Debussy) تصمیم به ساخت آن آن ها کرده بودم. از آن زمان به بعد من همان طور که در سوییت (Prince’s Toy) مشاهده می شود، به فرم در قطعاتم توجه زیادی را اختصاص می دادم. برای اولین بار این سوییت در ستل ۱۹۷۴ آماد شده بود، البته طول آن از قطعه ی امروزی کمی کوتاه تر بود و دارای هشت حرکت بود که به ترتیب شامل : which ‘Silver Hare’ and ‘Crystal Tortoise’ ……زمانی که شروع به ساختن این سوییت کردم هرگز امید نداشتم که بتوانم چیز جدیدی را برای گیتار خلق کنم.

sresryrey نیکیتا کوشکین و ساخت سوییت (Prince’s Toys)

نیکیتا کوشین به همراه الکساندر کراچی

در ابتدا دست به خلق قطعه ی ‘Mechanical Monkey’ زدم که صداها در آن ترکیبی غیر معمول داشتند. برادرم نیز که یک هنرمند بود، من را تشویق به ساخت قطعه ای با این ساختار کرد و اعتقاد بر این داشت که تمام افکت های موسیقی امکان اجرا با گیتار را در قطعه لحاظ کنم. بد نیست بدانید نام قطعه را نیز او به من پیشنهاد کرده بود. من هم سیعا ایده ها را جمع آوری کردم و شروع به نوشتن قطعه کردم.

البته ساختار اولیه قطعه کامل و جا افتاده نبود اما من از ایده یی شاختاری آن بسیار لذت برم و پس از مدتی شروع به کار کردن و تجدید نظر در آن شدم تا بالاخره بعد از چهار سال توانستم آن را تمام کنم اما هرگز به کاملا از کار برروی آن قانع و راضی نمی شدم، خصوصا در قسمت پایانی قطعه. تلاش من برای اجرای قطعه بی ثمرماند، و تاحدودی تسلیم شده بودم ولی در آن زمان بود که من با یکی از دوستانم به نام ولادیمر میکولا (Vladimir Mikulka) آشنا شدم.

به طور اتفاقی او علاقه و میل شدید او برای اجرای سوییت، به همراه تکنیک و نوازندگی بی نظیرش باعث ترغیب من شد تا نوشتن سوییت را ادامه دهم و آن را کامل کنم. در کنار نوشتن سوییت، قطعات دیگری را مانند (Stops on One Road, Music with Clocks,) را برای Mikulka می نوشتم. من تلاش زیادی را برای استفاده از افکت های مناسب در سوییت Prince Toys کردم و همیشه از افکت هایی استفاده می کردم تا بتوانم ویژگی های مورد علاقه ی خود را در سوییت پیاده کنم.

پس از اتمام ‘Great Puppet Dance’ ( آخرین قسمت سوییت)، تصمیم گرفتم تا آن را در کنسرت Library of Foreign Literature اجرا کنم. پس از اتمام اجرا قبل از اینکه من از صندلی بلند شوم، گیتاریستی آماتور بلند شد و با صدایی بلند گفت:

(از به مسخره گرفتن گیتار دست نگهدار) او بلافاصله بر جای خود نشت اما جو بدی را در فضای سالن بوجود آورده بود و جالب اینجا بود که مردم در جای خودشان نشسته بودند و منتظر آکوردی پایانی بودند. من متوجه شدم که باید کاری انجام دهم، این موقعیت مانند دوئلی بین من و آن گیتاریست آماتور بود و حالا نوبت ضربه و شلیک من بود. ناگهان تصمیم گرفتم تا تکنیک گلیساندو را روی سیم ششم انجام دهم. در واقع این پاسخ من بود. چند ساعت بعد از کنسرت متوجه شدم که این همان چیزی است که برای پایان قطعه نیاز داشتم و بسیار شادمان شدم و همیشه از آن گیتاریست سپاسگذار خواهم بود….


این مطلب را به اشتراک بگذارید:
cloob نیکیتا کوشکین و ساخت سوییت (Prince’s Toys) viwio نیکیتا کوشکین و ساخت سوییت (Prince’s Toys) twitter نیکیتا کوشکین و ساخت سوییت (Prince’s Toys) facebook نیکیتا کوشکین و ساخت سوییت (Prince’s Toys) google buzz نیکیتا کوشکین و ساخت سوییت (Prince’s Toys) google نیکیتا کوشکین و ساخت سوییت (Prince’s Toys) digg نیکیتا کوشکین و ساخت سوییت (Prince’s Toys) yahoo نیکیتا کوشکین و ساخت سوییت (Prince’s Toys)

Related posts:

  1. مصاحبه با پاول استایدل