imag00s9870 موسيقي و آلزايمرشایع‌ترین نوع بیماری زوال عقل در بزرگ‌سالان، بیماری آلزایمر است. از آنجا که متوسط طول عمر افراد در سراسر جهان بیشتر شده است، موارد این بیماری نیز بیشتر به چشم می‌خورد و افراد مسن هر روز بیش از پیش به درمان‌های ویژه‌ای نیاز دارند که موسیقی‌درمانی یکی از آن‌هاست.

مطالعات بی‌شماری که درباره تأثیر موسیقی بر آلزایمر انجام پذیرفته‌اند نشان می‌دهد که با موسیقی می‌توان مهارت‌های زبانی را که در این بیماران به‌شد‌ّت کاهش پیدا می‌کنند، ارتقا داد. اشکال زبانی در بیماران مبتلا به آلزایمر معمولاً در تطابق نام با چهره فرد، نمود پیدا می‌کند.

در این مطالعات، نکته جالبی به چشم می‌خورد و آن‌هم اینکه وقتی نام و چهره افراد، در کنار هم و به صورت آواز تکرار می‌شوند و به‌خصوص با حرکات ریتمیک همراه می‌گردند، در ذهن فرد بیمار حفظ می‌شوند، درحالی‌که تکرار و بازخوانی، چنین تأثیری را به همراه ندارد. ترانه‌هایی که در دوره کودکی یا جوانی فرد توسط او خوانده می‌شدند، در این مسئله تأثیر بیشتری دارند.

حرکات موزون اگر با تکرار کلمات فراوان همراه نباشد، بسیار موفقیت‌آمیز خواهد بود.
در هنگام خواندن ترانه یا انجام حرکات موزون، باید حتی‌الامکان از کلمات تک‌هجایی یا نهایتاً دو سه هجایی استفاده کرد. ریتم آرام و ملایم، هنگامی که ترانه‌ای خوانده می‌شود و یا سازی این حرکات را همراهی می‌کند، تأثیر بیشتری دارد.

با پیشرفت بیماری، فرد مبتلا به‌تدریج تمایل خود را برای شرکت در این‌گونه فعالیت‌ها از دست می‌دهد. فعالیت‌های ریتمیک اگر با ساز همراه باشند بیشتر از تقلید از یک حرکت یا الگوی خاص، تأثیر دارند. تکرار کلمات و نغمه‌ها، بر مهارت کلامی بیمار می‌افزاید و روند کاهش قوای ذهنی و حافظه او را ک‍ُند می‌سازد.
موسیقی‌درمانی در بیماری آلزایمر، عمدتاً با توجه به رفتارهای فرد برنامه‌ریزی می‌شود.

موسیقی‌درمانی عمدتاً برای افرادی که در آن‌ها نشانه‌های اوتیم (درخودماندگی)، بیماری روانی و اختلالات رشد، دیده می‌شوند، مناسب است. افراد مبتلا به بیماری زوال عقل، این ظرفیت را ندارند. آن‌ها نمی‌توانند رفتار خود را برای مدتی طولانی عوض کنند. در مورد این بیماران، درمانگر ناچار است آن‌قدر انعطاف‌ به خرج دهد که بیمار مهار کارش را به دست او بسپارد.

گاهی اوقات، سکوت بهترین درمان برای بیماران مبتلا به آلزایمر است، زیرا بیش از حد لزوم با انواع موسیقی، تحریک شده‌اند. مهم‌ترین اصل در درمان بیماران مبتلا به آلزایمر یا انواع دیگر بیماری زوال عقل این است که هرگز این نکته را از یاد نبریم که آن‌ها هنوز انسان هستند.

موسیقی‌درمانی حتی هنگامی که بیمار مبتلا به آلزایمر در مقابل سایر درمان‌ها مقاومت به خرج می‌دهد، چاره‌ساز است، زیرا موسیقی نوعی تحریک حسی است که موجب واکنشی مبتنی بر آشنایی، قابلیت پیش‌بینی و احساس اطمینان خاطر می‌شود.

کار یک موسیقی‌درمانگر چیست؟
موسیقی‌درمانگر پس از آنکه توانایی‌ها و نیاز هریک از بیماران را ارزیابی کرد، درمانی را با اهداف شخصی طراحی می‌کند. موسیق ی‌درمانگرها، هم از راهکارهای مبتنی بر کلام استفاده می‌کنند و هم به درمان‌های مبتنی
بر نواختن ساز، می‌پردازند. هدف آن‌ها در هر دو مورد، تسهیل تغییراتی است که به کیفیت زندگی منجر می‌شود. آن‌ها گاهی همراه بیماران خود، قطعاتی را به‌ صورت بداهه می‌سازند و یا گروهی را که مشغول نواختن ساز هستند، همراهی می‌کنند، برای نوازندگان راهنما دستورالعمل تهیه می‌کنند، فعالیت‌های موسیقایی و حرکات موزون را هدایت می‌کنند و یا فرصت‌های مناسب برای گوش دادن به موسیقی را برای بیماران فراهم می‌آورند. موسیقی‌درمانگرها معمولاً عضو تیم‌های مراقبت بهداشتی داخل مجموعه‌های پزشکی هستند و برنامه‌های ویژه‌ای را برای افرادی با نیازهای مستمر تدارک می‌بینند که از ساعات فراغت آن‌ها آغاز می‌شود و تمام برنامه‌های روزانه آن‌ها را تشکیل می‌دهد.

موسیقی‌درمانگرها خدمات و مهارت‌های خود را در خانه‌های سالمندان، مراکز مراقبت از میان‌سالان، بیمارستان‌های بازپروری، اقامتگاه‌های افراد و بیماران خاص، بیمارستان‌ها، مراکز روزانه مراقبت از بزرگ‌سالان، مراکز درمان‌های روانی و سایر مکان‌های مربوط ارائه می‌کنند.

بعضی از آژانس‌های خدماتی نیز برای کار با بیماران و افرادی که در خانه تحت مراقبت هستند، از موسیقی‌درمانگرها استفاده می‌کنند. بعضی از موسیقی‌درمانگرها هم برای خود کار می‌کنند و هروقت افراد و گروه‌های موسیقی‌درمانی به خدمات آن‌ها نیاز داشته باشند، بر اساس قرارداد با آن‌ها همکاری می‌کنند.
هنگامی که موسیقی‌درمانگر با یک فرد یا گروه کار می‌کند، ممکن است در کوتاه‌مدت واکنش مناسب از بیمار دریافت کند و یا ناچار باشد مدتی صبر کند تا نتیجه کارش را ببیند.

موسیقی‌درمانی، فرصت‌های زیر را برای بیمار مبتلا به آلزایمر فراهم می‌آورد:

به او کمک می‌کند تا حافظه‌اش را به دست آورد و از زندگی خود رضایت پیدا کند.
تغییرات مثبتی در روحیه و عواطف و احساسات او پدید می‌آید.
احساس کنترل بر زندگی از طریق تجربه‌های موفقیت‌آمیز.
آگاهی از خود و از محیط که در پی افزایش توجه به موسیقی پیش می‌آید.
کاهش نگرانی و اضطراب در سالمندان و مراقبان آن‌ها.
استفاده از شیوه‌ای غیردارویی برای کاهش درد و ناراحتی.
ایجاد انگیزش در فرد، زمانی که هیچ شیوه دیگری تأثیر ندارد.
فعالیت‌های ریتمیک و مستمر در حرکات موزون یا فصاحت بیان در جهت بازسازی هماهنگی‌های جسمی.
آشنایی و صمیمیت عاطفی به هنگامی که همسر و خانواده در تجربه‌های موسیقایی خلا‌ّق در کنار بیمار به فعالیت می‌پردازند.
تعامل اجتماعی با مراقبان و خانواده‌ها.

موسیقی‌درمانی چگونه می‌تواند به خانواده‌ها کمک کند؟

تعیین چهارچوبی منطقی برای کسب تجربه و لذت به‌ عنوان زوج یا خانواده.
صرف وقت معنادار در کنار یکدیگر به شیوه‌ای مثبت و خلا‌ّقانه.
استراحت و آرامش برای تمام اعضای خانواده.
انگیزش برای تقویت پیوندهای خانوادگی.
احساس اتحاد و آشنایی برای اعضای خانواده از طریق تعامل کلامی یا غیرکلامی.
ایجاد محیطی امن و آرام برای مراقبان بیماران.

فایده موسیقی‌درمانی در مورد یک بیمار مبتلا به آلزایمر چیست؟
زن مردی که مبتلا به آلزایمر شدید بود، می‌گفت: «هنگامی که یک موسیقی‌درمان از من خواست که برای شوهرم آواز بخوانم، ابتدا بسیار حیرت کردم. شوهر من سال‌ها بود که از بیماری آلزایمر رنج می‌برد و وقتی برایش آواز خواندم، جوری که انگار مرا شناخت، نگاهم کرد. در آخرین روز زندگی‌اش هم وقتی ترانه‌ای قدیمی و خاطره‌انگیز را برایش خواندم، چشم‌هایش را باز کرد و به من لبخند زد.

من سالیان سال بود که چنین گنجینه‌ای را در اختیار داشتم و نمی‌دانستم چگونه می‌توانم از موسیقی برای ایجاد ارتباط با شوهرم استفاده کنم. لبخندی که او در آخرین لحظه حیات به من زد، چیزی است که تا آخر عمرم فراموش نخواهم کرد. حس می‌کنم می‌توانستم بارها این لبخند را ببینم و خود را محروم کردم. این، موسیقی‌درمانی بود که چنین خاطره زیبایی را به من داد.»

دکتر اولیور ساکس در مقابل کمیسیون پزشکی مجلس سنا که درباره وضعیت جسمی و روانی سالمندان تشکیل جلسه داده بود، گفت: «برای همیشه با موسیقی، جوان بمانید و همراه موسیقی، سالمندی را دلپذیر و کارآمد سازید.»

تأثیر موسیقی بر بیماری‌های جسمی و روانی، حیرت‌انگیز است. بارها دیده شده است کسی که در اثر بیماری پارکینسون نمی‌تواند راه برود، با شنیدن یک موسیقی ملایم ریتمیک، قادر است حرکات موزون انجام دهد و بسیار بیمارانی بوده‌اند که نمی‌توانستند حرف بزنند، ولی با شنیدن یک ترانه قدیمی و لالایی دوران کودکی خود، آواز خوانده‌اند. به اعتقاد دکتر اولیور ساکس، وجود و حضور موسیقی‌‌درمانگرها و گسترش این رشته تحصیلی، در جهانی که بیماری‌هایی چون آلزایمر، پارکینسون، روان‌پریشی و انواع امراض جسمی و روانی شایع هستند از ضرورت‌های اساسی است.

آیا تحقیقات نشان می‌دهند که موسیقی در درمان آلزایمر، مؤثر است؟

در تحقیقاتی که توسط نشریات پزشکی، مراکز تحقیقاتی و مراکز پرورش موسیقی‌درمانگرها انجام پذیرفته‌اند، این نکات به‌وضوح به چشم می‌خورند:
موسیقی‌درمانی به‌طور مشخص از میزان افسردگی سالمندان می‌کاهد.
از موسیقی می‌توان در جهت تقویت مهارت‌های حسی، عاطفی و اجتماعی و نیز بهبود مهارت‌های زبانی و کاهش مشکلات رفتاری بهره گرفت.

موسیقی قادر است توانایی‌های فطری و ذاتی را در بیماران مبتلا به آلزایمر، تقویت و بازیابی کند.
موسیقی موجب کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در افراد مبتلا به آلزایمر و بیماری‌های تحت عنوان زوال عقل می‌شود.

افرادی که در مراحل آخر بیماری‌های زوال عقل، از جمله آلزایمر، بوده‌اند، با موسیقی ارتباط برقرار کرده و وضعیت جسمی و روانی‌شان به شکل آشکاری بهبود یافته است.

منبع:
ماهنامه موسیقی مقام

این مطلب را به اشتراک بگذارید:
cloob موسيقي و آلزايمر viwio موسيقي و آلزايمر twitter موسيقي و آلزايمر facebook موسيقي و آلزايمر google buzz موسيقي و آلزايمر google موسيقي و آلزايمر digg موسيقي و آلزايمر yahoo موسيقي و آلزايمر

Related posts:

  1. بررسی موسیقی Bryan Adams