253646 مصاحبه با Miriam Mendezc

اختصاصی خانه گیتار ایران

مندز آهنگسازی را از سن ۵ سالگی شروع کرد. قدم به قدم با موسیقی کلاسیک آشنا شد و در حال حاضر مندز موسیقی باخ و موتزارت را با فلامنکو تلفیق کرده است. او یکی از تحسین برانگیزترین موزیسین های نسل جدید است که موسیقی کهن را با موسیقی معاصر به زیبای آمیخته است. او می گوید” موسیقی هیچ حد و مرزی ندارد و نه متعلق به دوران باروک است و نه معاصر.

ممکن است درباره سابقه ی موسیقی در خانواده خود بگویید؟

مادر من یک معلم پیانو کلاسیک بود و من اولین درس های پیانو را از او آموخته ام، خانواده پدر من کاملا در موسیقی بوده اند و ما از بستر فلامنکو آمده ایم.پدر بزرگ من یک آهنگساز بود و در کلیسا موسیقی اجرا می کرد و همچنین برای ارکستر آهنگ می ساخت. مادر بزرگ من یک فلامنکو اصیل از (خرده فرهنگ) گیتانو بود. من دقیقا به یاد دارم زمانی که ۲ سال داشتم او در خانه آوازهای فلامنکو را می خواند.

من بخاطر می اورم زمانیکه در حدود دو سال سن داشتم آنها آواز فلامنکو در خانه میخواندند و برای من بسیار طبیعی بود تا به همراه گوش کردن به شوپن – موزارت – بتهونن به فلامنکو نیز گوش دهم .

شما در بسیاری از کشور های اروپایی کنسرت داده اید، در مورد واکنش مردم و عکس العمل آنها درمورد کار خود بگویید؟

در آلمان و کشورهای اروپای شرقی واکنش افراد خیلی جالب توجه بود چون موتزارت و باخ از آنجا آمده اند. مردم آنجا هرگاه موسیقی با ته مایه فلامنکو می شنوند بسیار هیجان زده می شوند.آنها وقتی به موسیقی که ترکیبی از کلاسیک و سبک های دیگر از جمله فلامنکو هست گوش می دهند بسیار هیجان زده می شوند و من این احساسات آنها را در هنگام اجرا در چشمانشان می بینم.

به جز باخ و موتزارت می توانید آهنگسازی را نام ببرید که از او تاثیر گرفته اید؟

بتهون. بتهون کتاب مقدس من است. همچنین , Prokofiev, Igor Stravinsky وRichard Cata

اینها زنانی هستند که به آنها علاقه دارم و همچنین قطعات Sofia Gubaidulina باور نکردنی است. البته امرزو زنان هنرمند تحسین برانگیزتر از گذشته کار می کنند.در گذشته فرصت کمتری برای زنان هنرمند وجود داشت.به عنوان مثال Clara Schumann همسر آهنگساز بزرگ و مشهور شومن، ممکن بود موزیسین خیلی بهتری از شوهرش می شد اما بوسیله او پنهان ماند.

در دو آلبوم شما یعنی “Bach por Flamenco” و “Mozart Sueño Flamenco” به نظر می رسد که فلامنکو بیان موسیقی کلاسیک را ارتقا داده، آیا می توانیم بگوییم که فلامنکو می تواند باعث بالا بردن ارزش موسیقی کلاسیک می شود؟

من منظورم این نبود، موسیقی کلاسیک بسیار عالی و درخور ستایش است به مانند فلامنکو؛ این نظر من است. من دیدگاهی دارم که متاثر از تحصیلاتم است، من از سن ۳ سالگی با موسیقی کلاسیک آشنا شدم و از طرفی فلامنکو در خون من است.

من همچنان تاکید میکنم که بیان ننمودم که فلامنکو موجب جذابیت موسیقی کلاسیک میشود چرا که موسیقی کلاسیم به اندازه کافی برای خود شگرف و زیبایی دارد همانند موسیقی فلامنکو

این قضیه کاملا شخصی میباشد و بیشتر بر اساس تحت تاثیر قرار گرفتن خودم از محیط خانواده و محیط آکادمیک آموزشی میباشد من از سه سالگی وارد دنیای کلاسیک شدم در یک طرف موسیقی کلاسیک بود در سوی دیگر فلامنکو و ایندو به موازات هم رشد نمودند .من سالها موزارت و بتهوون اجرا نمودم و میتوانم بگویم امروز با یک دید مدرن به سمت آنها با بیانی دیگر گشته ام و شاید برای عده ای موسیقی من شبیه به جز صدا دهد.

بعنوان یک جوان فارغ التحصیل از کنسرواتوار سویل چرا برروی آثار باخ متمرکز شدید؟

وقتی من تحصیلات پیانو خود را در اسپانیا تمام کردم،۱۵ سال داشتم و ۲ بورس تحصیلی را می توانستم انتخاب کنم. یا باید به روسیه می رفتم و یا بلژیک را انتخاب می کردم که من بلژیک را انتخاب کردم. من آنجا با Frederick Gevers مطالعه می کردم . من به با تمام آثار باخ آشنا شدم و به باخ به عنوان پدر موسیقی کلاسیک احترام و توجه خاصی داشتم.و هنوز هم همین طور است.وقتی شما موسیقی باخ را می فهمید، مثل این است که دارید ۳ بعد موسیقی را با هم می آموزید. درست مثل اینست که بعد از نگاه کردن اندکی به عکسی شما در آن ابعاد دیگری را کشف کنید.

موسیقی دان هایی با زمینه تحصیلی کلاسیک غالبا موسیقی پاپیولار را دوست ندارند، شما چه نوع موسیقی گوش می دهید؟

من به فلامنکو اصیل( خالص) گوش می دهم و به آن خیلی علاقه دارم و همچنین به جز هم علاقه دارم مثلا کارهای آستور پیاتسولا. من موسیقی را دسته بندی نمی کنم و برای من تنها یک موسیقی و یک راه احساس و درک آن وجود دارد. همه مردم احساسات مشترکی داند و برای یک روسی و یا آفریقای هیچ فرقی نمی کند. به نظر من برای تمام مردم تنها یک را درک و احساس موسیقی وجود دارد. همه ما می خندیم ، گریه می کنیم و درد و رنج را تحمل می کنیم و اینها برای همه یکسان است.

موزیسین های خوبی در موسیقی پاپ وجود دارند مانند Alejandro Sanz که موسیقی خیلی خوبی دارند. اما من دیگر سبک را ترجیح می دهم.

کارهای تلفیقی معمولا با نقد هایی زیادی همراه هستند، آیا تاکنون برای ترکیب موسیق باخ و فلامنکو مورد نقد واقع شدید؟

خود کلمه “تلفیق” همواره با نقد همراه است. کار من ترکیب نبود من تنها موسیقی باخ و موسیقی فلامنکو را به شکل تازه ای بیان و اجرا کردم. می تونیم بپرسیم که چگونه باخ را در این قرن و یا فلامنکو را در این قرن می شود اجرا کرد؟

معمولا مردم در برابر موسیقی تلفیقی( ترکیبی) موضع می گیرند. مثلا Jacques Lucier باخ را با جز تلفیق کرد ، در ابتدا مردم همه گفتند این چه بود؟ و وقتی به آن برچسب تلفیق زدند، از آن تعریف و تمجید شد.

موسیقی خود را چگونه تعریف می کنی؟

من تلاش می کنم احساساتم را به روش های گوناگون بیان کنم. چیزی که من به آن علاقه دارم اینست که فلامنکو را با یک ساختار هارمونی اجرا کنم. و آن را شبیه موسقی کلاسیک درآورم. و دوست دارم مردم، بیشتر و بیشتر با موسیقی فلامنکو امروزی را درک کنند.خیلی سخت می شود روی کارهای من اسمی گذاشت چون هنوز خیلی جدید است.من دوست دارم به بیان های جدیدی با استفاده از عناصر دیگری مانند باس الکتریک در موسیقی راک. به نظر من موسیقی دان ها باید از تمام ابزار موسیقی که در عصر خود دارند برای بیان موسیقی خود کمک بگیرند و من هم همین کار را می کنم

این مطلب را به اشتراک بگذارید:
cloob مصاحبه با Miriam Mendezc viwio مصاحبه با Miriam Mendezc twitter مصاحبه با Miriam Mendezc facebook مصاحبه با Miriam Mendezc google buzz مصاحبه با Miriam Mendezc google مصاحبه با Miriam Mendezc digg مصاحبه با Miriam Mendezc yahoo مصاحبه با Miriam Mendezc

Related posts:

  1. مصاحبه با پاکو سپرو
  2. مصاحبه با خراردو نونز
  3. مصاحبه خاویر پریمو با ویسنته آمیگو گیتاریست برجسته فلامنکو
  4. مصاحبه با مانولو سنلوکار
  5. مصاحبه با اردشیر فرح
  6. مصاحبه ‌‌BBC با گروه جیپسی کینگر
  7. مصاحبه با بابک امینی
  8. مصاحبه با نینو خوسله