کارلوس سانتانا: درسالهای آغاز دههای جدید، کارلوس سانتانا هنوز سالم و سرحال در حال انجام کار است. حالا بیش از ۳۰ سال است که این خواننده و نوازنده خلاق به ساختن و اجرای ترانههایی در سبک راک اندرول میپردازد.
تأثیر موسیقی آفریقایی ـ کوبایی و بسیاری از نواهای برخاسته از فرهنگ جهانی در موسیقی سانتانا به خوبی قابل ردیابی است.
زندگی پرماجرای کارلوس سانتانا بیش از پنج دهه پیش درشهر آتلانتا واقع در جنوب امریکا آغاز شد. وقتی پنج ساله بود، یعنی در سال ۱۹۵۵، خانوادهاش به شهر دیگری کوچ کردند و او در آنجا با موسیقی نوابغ سبک بلوز مثل بیبیکینگ، جان لیهوکر، تیبون واکر و دیگران آشنا شد.
به همان نسبت که کارلوس از این گنجینه موسیقی بهره میبرد نزد پدرش نیز در زمینه موسیقی سنتی و تئوری موسیقی آموزش میدید اما خیلی زود معلوم شد که رویای او شکستن همه قید و بندهای موسیقی و نواختن درسبک راک اندرول است.
سانتانا در نوجوانی درگروههای محلی موسیقی مینواخت و علاقهاش بیشتر متوجه موسیقی مردم پسند دهه ۵۰ میلادی در امریکا بود.
درخلال همین همکاری با گروههای محلی بودکه استعداد و مهارت کارلوس سانتانا مجال بروز پیدا کرد.
در سال ۱۹۶۱ کارلوس به سان فرانسیسکو سفر کرد و به خانوادهاش پیوست که از یک سال قبل محل سکونت خود را به آنجا منتقل کرده بودند. این اقبال خوش بود که در این زمان کارلوس را به میانه جایی پرتاب کرد که همه اتفاقات مهم در موسیقی آن سالها در حال روی دادن بود.
این اتفاق باعث شد که نوعی تحول فرهنگی، سیاسی و هنری در سانتانا به وجود آید و درسال ۱۹۶۶ او اولین اجرای عمومی خود را با گروه خودش تحت عنوان گروه بلوز سانتانا اجرا کرد. در دوسالی که بعد از آن میآمد گروه سانتانا در گردبادی از شهرت ومحبوبیت قرار گرفت و درتمام تالارهای مشهور و معتبر امریکا برنامه اجرا کرد.
در آن پس جهان موسیقی کارلوس را با
شور و اشتیاق پذیرفت و همواره منتظر آلبومی دیگر از او باقی ماند.
نخستین آلبوم گروه سانتانا وقتی در سال ۱۹۶۹ توسط استودیوی کلمبیا منتشر شد بلافاصله با دو ستاره که امتیازی جالب توجه بود مورد استقبال واقع شد. موفقیتی که با آلبوم دوم او درسال ۱۹۷۰ ادامه پیدا کرد.
در سال ۱۹۷۱ سومین آلبوم سانتانا با ترانه همه چیز همان طور که خواستیم پیش میآید. به بازار عرضه شد و این زنجیره در سالهای بعد هم ادامه پیدا کرد. هرچه شکل موسیقی مردم پسند عوض میشد بر محبوبیت ترانههای گروه سانتانا تأثیری باقی نمیگذاشت.
سانتانا در سال ۱۹۸۸ جایزه گرامی را برای بهترین اجرای راک با سارهای زهی به دست آورد و در همان سال ستارهای به نامش در پیادهروی مشاهیر هالیوود نصب شد. در سال ۱۹۹۶ او از سوی مجله بسیار معتبر بیلبورد موفق به دریافت عنوان افسانه موسیقی سال شد.
سانتانا امروز هم میلیونها طرفدارش را در سراسر جهان ناامید نمیکند، او به تازگی درگفتوگویی با مجله بیلبورد اعلام کرد که در حال اتمام ترانههای آلبوم بعدیاش است. او به بیلبورد گفت:
«آلبوم بعدی گروه سانتانا با همکاری کلایو دیویس مدیر مترو گلدوین مایر به بازار خواهد آمد. الان مشغول ضبط ترانهها هستیم. این آلبوم هم مثل «فوق طبیعی» است که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد و ما در آن ترانههایی داشتیم که نقش کفش بلورین را ایفا میکردند و بعد ما برایشان سیندرلا پیدا میکردیم.»
درست مثل آلبومهای اخیرش ترانههای آلبوم جدید هم در تعاملی مستقیم با هنرمندان دیگر به وجود آمده است. سانتانا در این باره گفته است:
«داریم همکار پیدا میکنیم من نسبت به همه کس از لورین هیل گرفته تا دیو ماتیو و پلاچیدو دومینگو احساس دین میکنم بعضیها فقط با عده معدودی یا سبکهای خاص راحتند. میگویند من فقط سالها کارمیکنم، من فقط فلان کار میکنم و به همین دلیل هم هست که درجا میزنند. من فقط موسیقی کار میکنم. موسیقی خالص. و این کار به من لذتی میدهد که دیگران از درکش محروم هستند.
وقتی از او پرسیده میشود آلبوم جدیدش کی تمام میشود، سانتانا جواب میدهد: «وقتی کارش تمام بشود.» حال وهوای کلی این آلبوم درادامه آلبوم «شمن»است که درسال ۲۰۰۲ منتشر شد و بلافاصله درصدر جدول فروش موسیقی امریکا قرارگرفت وبه گزارش یک شرکت معتبر موسیقی تاکنون ۳/۲ میلیون نسخه از آن به فروش رفته است.
در مورد منتشرکردن آلبومی به زبان اسپانیایی، سانتانا چند سال پیش تمایل نشان دادهبود اما بعد آن پروژه را بایگانی کرد او معتقد است که: «دلم میخواهد با آدمهای بیشتری در ارتباط باشم. مولوتف هنوز یکی از گروههای مورد علاقه من است و البته مانا و لس جکوارز. و در امریکای لاتین آدمهای زیادی هستندکه ما حتی آنها را نمیشناسیم اما کارشان عالی است. با این حال آنها الان مطرح نیستند. فکر میکنم باید برای مخاطبان اسپانیایی، موسیقی متفاوتی تولید کنم.
این درحالی است که سانتانا اخیراً توسط آکادمی موسیقی امریکای لاتین به عنوان مرد سال موسیقی انتخاب شده و به افتخار او جشنوارهای با حضور مطرحترین موسیقیدانان آن خط برگزارگردید.
به این ترتیب افسانه کارلوس سانتانا همچنان ادامه مییابد و او از بین نسل جدید و پسندهای مختلف، شنوندگان خودش را شکار میکند.
SANTANA . COM
همه عشقهای تمام دنیا
برو، برو، زود….
فکرهای جدید
ذهنم را پاکیزه میکنند
و جسمم را میشویند
زندگیهای جدید
گره میخورند به هم چون داستانی بیپایان
همه عشقهای تمام دنیا
تقسیم میشود بین آنها که زندهاند
و من واقعاً فکرنمیکنم
به فردا
امروز
تنها سوالی است که جوابش را واقعاً میخواهم
پیدا خواهم کرد جریان بیپایان را
در تمام هماهنگی جهان
هرکس یاری دهندهای نیاز دارد
هرکس یاری دارد
منبع : صدای آلمان
Related posts: