clip image002 سرعت در نوازندگیمترجم : میثم
بیک محمدی
نویسنده: تروی استتینا
نوازنده و مدرس گیتار الکتریک
مدیر بخش راک
اختصاصی گیتار برای همه
استقاده از مطالب برای دیگر سایت ها و نشریات به هر نحوی ممنوع میباشد
maysammuhammady@gmail.com

 

خوب، بیائیم با این مسئله روبرو شویم. تمرین چیزیست که ناگزیر از انجام آن هستیم. ما بخاطر علاقه زیادمان به تمرین، مبادرت به انجامش نمی کنیم، تمرین می کنیم تا بهتر بنوازیم. بنابراین، هر چیزی که بتواند راندمان کارمان را بالا ببرد و سرعت پیشرفتمان را تسریع کند موثر و سودمند خواهد بود.

هر چیزی که ما را در زمان کمتری به مقصد برساند مغتنم و مورد استقبال است. آیا چیزی با این مشخصات وجود دارد؟ بله، خدا را شکر! خوشبختانه ابزارهایی هستند که به ما در انجام این کار یاری می رسانند. تمام این ابزارها در برگیرنده کاربردها و اشکال گوناگون تکرار هستند.
ماهیت و ذات تمرین تکرار است. تکرار، مهارتها و الگوهای جدید را در سیستم عصبی/ عضلانی شما جا انداخته و اتصالات سیناپسی یا معبر و راههای عصبی جدید در مغزتان ایجاد می کند. استفاده درست از تکرار می تواند سریعتر این مهارتها را جا بیندازد. اما در عین حال، این موضوع می تواند همانند یک شمشیر دو لبه باشد، اگر به طور غلط انجام پذیرد شما را دلزده و خسته کرده و خلاقیتتان را می خشکاند وهمچنین باعث تضعیف انگیزه تان می شود. بنابراین، بیائید نگاهی دقیقتر به چگونگی استفاده و همچنین عدم سوء استفاده از آن بیندازیم.

اول از همه، متوجه باشید که می خواهیم راهها و مسیرهای عصبی درست را ایجاد کنیم، نه آنهایی که مسئول اشتباهات هستند! پس وقتی چیزهایی را تکرار می کنید، درست تکرارشان کنید. تمرین اشتباهات سودمند نخواهد بود. در واقع این کار از تلف کردن وقت نیزبدتر است چراکه انجام این حرکات نه تنها سودمند نیست بلکه مخرب و زیان بار خواهد بود.

از سوی دیگر، با انجام حرکات درست بارها و بارها، آنها را به یک عادت تبدیل می کنید و هر زمان که به انگشتانتان فرمان حرکت می دهید به طور خودکار به شکل صحیح حرکت خواهند کرد، و پس از اندک زمانی دیگر هیچ گونه تردید در ذهنتان باقی نخواهد ماند.

جنبه دیگر استفاده صحیح از تکرار مربوط به انتخاب قسمتهای درست برای تکرار می باشد. مثلا ً، برگشتن به اول یک آهنگ هر بار که مرتکب اشتباهی می شوید، استراتژی خیلی موثری جهت تمرین نیست. فرض کنید در جائی ۲۰ ثانیه پس از شروع یک آهنگ دچار مشکل هستید که اصطلاحا ً به آن نقطه مشکل زا می گوئیم، و هر بار که به آن نقطه می رسید خراب می کنید و از پسش بر نمی آئید. آیا دوباره ازاول آغاز می کنید؟

خوب، نواختن آن نقطه مشکل زا در واقع فقط ثانیه ای به طول می انجامد. چه می شد اگر پی می بردید که انگشتانتان با چه حرکتی مشکل دارند، و آن حرکت را آنقدر تمرین می کردید که بر آن فائق آیید؟

با هر حساب و کتابی، تمرینتان ۲۰ برابر موثرتر می شد! که در واقع در ۲۰ ثانیه آن حرکت را به جای یک بار ۲۰ بار تمرین می کردید. مفهوم داستان این است که هر گاه در نواختن چیزی مشکل دارید، مشکل را جدا و تصحیح کنید. بدین طریق آن حرکت دیگر شما را دچار دردسر نخواهد کرد.

این موضوع ما را به نقطه بعد سوق می دهد. توجه خیلی متمرکز، مسئله قدرتمندی است. وقتی شروع به تکرار چیزهای سخت به طور مکرر می کنید، در ابتدا کارها شروع به پیشرفت و بهبود می کنند. اما بعد از جای مشخصی، در واقع بدتر آنرا خواهید نواخت، چراکه راههای عصبیتان خسته شده اند و از آنان بیش از اندازه کار کشیده اید.

بهترین کار در این وضعیت استراحت است. دست نگه دارید و برای مدتی چیز دیگری بنوازید. و دیرتر دوباره به سراغش بروید. یک محدودیت فیزیکی در رابطه با اینکه چقدر سریع یک مهارت یا حرکت جدید را در سیستم عصبیتان جا بیندازید هست. با آن نجنگید، کار کنید. و هر زمان که خسته شد به آن استراحت دهید.

اکنون با جزئیات بیشتر درباره این موضوع توضیح خواهم داد، و متوجه می شوید که اینجا چه خبر است و اینکه این مسئله چگونه با موضوع مورد علاقه ما، سرعت، در ارتباط است.

در نظر یک تازه کار، یک ریف یا یک لیک از تعداد زیادی نتهای مجزا تشکیل شده که نیازمند تعداد زیادی حرکات مجزا است. اما تدریجا ً مغز ما یاد می گیرد تا بسیاری از حرکات مورد نیاز را در ذهن ناخوآگاه ما ثبت و ضبط کند و ما دیگر مجبور نخواهیم بود که در مورد هر حرکت کوچکی فکر کنیم.

در واقع این حرکات به قدری جا افتاده اند که ” فرمانهای مغزی” در اغلب اوقات از کنار سطح آگاهانه فکری می گذرند.

به هر حال، با این نگرش بعد از مدتی به وضعیتی ثابت و بلاتغیر می رسید. آیا داستان ایجاد راههای عصبی و ارجاع دادن کارها به ذهن ناهشیار خود را به خاطر می آورید؟ خوب، بعد از مدتی این الگوها بیشتر و بیشتر در ضمیر ناخودآگاهتان ثبت و ضبط می شوند و ضمیر خودآگاهتان را از فکر کردن به آنها فارغ تر می سازند. به تدریج کل تمرین ” بدون فکر و تأمل” خواهد شد و شما آنرا تماما ً از روی عادت خواهید نواخت. در این نقطه، این مسئله دیگر هیچ سودی برایتان نخواهد داشت و کاری برایتان نخواهد کرد.

لازم است که ذهنتان مشغول و درگیر باقی بماند. نگذارید که ذهنتان خالی و خاموش آنجا بیکار بنشیند.
اگر منفعلانه و آرام و خاموش تمرین کنید، تعجب نکنید اگر خواستید سولویی را بداهه نوازی کنید و نتوانستید تصمیم بگیرید که کجا بروید. اگر تنبلی ذهنی را پرورش دهید، خلاقیتتان از بین خواهد رفت.
guitarist سرعت در نوازندگی

بنابراین، چطور است که همان الگوهای اولیه تمرینات سرعت را تکرار کنید، اما این بار به روش بداهه نوازی. این کار تصمیم گیری در مورد تعداد دفعات تکرار، زمان و مکان جابجاییPosition ، شاید تکرار یک نت در یک الگو، شاید جابجایی بر روی یک سری دیگر از سیمها و غیره… خواهد بود. این تصمیمات را در حال ” پرواز” در زمانی که با بالاترین سرعت خود می نوازید اتخاذ کنید. این کار ذهنتان را مشغول نگاه خواهد داشت.

برای اینکار می توانید از کتابهای بسیاری از جمله Speed Mechanics for Lead Guitar،Art of Picking، Ultimate Guitar Techniques یا هر کتاب دیگر استفاده کنید.

خلاصه مطلب:
تمرین موثر، کاملا ً در ارتباط با استفاده صحیح از تکرار و تنوع است. اشتباهات را تمرین نکنید. دقیقا ً بر روی نقاط مشکل ساز تمرکز کنید و سعی نمایید تصحیحشان کنید. می توانید با تکرار مکرر یک چیز خود را خسته کرده و باعث شوید که بیش از گذشته اشتباه کنید. از آن بگذرید و بعدا ً دوباره به سراغش بیایید.

همچنین، وقتی که سریعتر می نوازیم سریعتر فکر نمی کنیم: در واقع داریم بر روی عادتهایی که قبلا ً آنها را نهادینه کرده ایم تکیه می کنیم. پس حرکات را به شکل صحیح انجام دهید، چراکه ورودی صحیح و درست خروجی صحیح و درست را می سازد.

همچنین ذهنتان را در هنگام تمرینات تکراری سرعت مشغول نگاه دارید. یکی از راهکارها برای رعایت این مسئله بداهه نوازی تمرینات است.

در آخر بین این نوع از تمرین تکراری و دیگر راهکارها مثل یادگیری و نواختن آهنگها یا بداهه نوازی تعادل ایجاد کنید

همه ما این موضوع را تا جائی بسط و گسترش می دهیم که قادر به نواختن گیتار باشیم یا اینکه هر مهارت را مثل راه رفتن، غذا خوردن، صحبت کردن و … انجام دهیم. منظورم اینست که نمی توانید در مورد تمام جزئیات فکر کنید در غیر این صورت ذهنتان از زیادی اطلاعات طغیان خواهد کرد.

بنابراین، ذهنتان خود به خود مسئولیت امور پایه ای و اساسی را به عهده می گیرد که اینکار باعث می شود تا ذهن خودآگاهتان به امور مهم فکر کند و بپردازد- تصمیماتی مثل اینکه چه کار می خواهید بکنید، نه اینکه پرداختن به جزئیات بی اهمیت در انجام هر کاری.

بنابراین، تمرین به دقیق انجام دادن کارها مربوط می شود، پس خواهید توانست آنها را با سرعت اجرا کنید. این موضوع درباره ایجاد عادتهای عصبی/ عضلانی دقیق است. هر چه بهتر این کار را انجام داده باشید، بیشتر می توانید بر روی این حلقه ارتباطی مستقیم که ” حافظه عضلانی” خوانده می شود تکیه کنید. این مسئله پایه و اساس سرعت است.

وقتی سریعتر می نوازیم در واقع سریعتر فکر نمی کنیم. درحقیقت داریم بر روی مهارتها و عادتهای ناخودآگاهمان که قبلا ً آنها را فرا گرفته ایم تکیه می کنیم. اکنون در مورد گروهی از نتها فکر می کنیم، وحتی یک فکر تنها باعث بوجود آمدن یک الگوی کامل یا یک توالی از الگوها می شود. می توانید بینید که دقیق و درست انجام دادن کارها امری بسیار مهم و تعین کننده است.

مثل این می ماند که آسمان خراش بزرگی را بنا می کنید. لیکها و الگوهای سریع مثل طبقه Penthouse هستند. این طبقه تمام توجهات را به خود جلب می کند، اما ساختمانتان چقدر ایمن و پابرجا خواهد بود اگر پی و اساس کارتان محکم نباشد؟

گیتاریستهای زیادی را دیده ام که بر روی سرعت کار می کنند: آنها الگوئی را ۵ بار سریع می نوازند، و تنها یک بار آن چیزی که می خواستند را ایجاد کرده و به وجود آورده اند. ۴ بار از ۵ مرتبه اشتباهات بوده است.

این روش بسیار ناکارآمد است. بله، شما می توانید انگشتانتان را به سرعت حرکت دهید اما کنترل و احاطه چندانی بر آنان ندارید. شما به سرعت و کنترل با هم نیاز دارید. پس کارها را ناقص انجام ندهید.

از به کار بستن یک سری چیزهای بی ارزش در شکل و هیأت اشتباهات خودداری کنید، در واقع فقط یک سری سر و صدا ایجاد نکنید. کارتان را به روش صحیح انجام داده و آسمان خراشتان را بر زمین سفت و محکم بنا کنید. سپس زمانی که تصمیم می گیرید یک الگو را کامل بنوازید، نگران این نخواهید بود که آیا درست از آب در خواهد آمد با نه. همیشه درست از آب در خواهد آمد و اشتباهات غیر ممکن خواهند شد و شما در ساختن موسیقی آزاد خواهید بود.

حالا می توانیم وارد جزئیات شویم. این دستورالعمل اولیه من برای تمرینات سرعت است که از کتاب Metal Lead Guitar جلد اول انتخاب شده. اول، یک توالی ” Sequence” نسبتا ً کوتاه از نتها را که می خواهید سرعتشان را بالا ببرید انتخاب کنید و سپس تمام جوانب دست راست و چپش را بیاموزید.

بعد:
به آرامی و یکنواخت شروع کنید، به تدریج سرعت را تا جائی که براحتی و به دقت قادر به نواختنش هستید بالا ببرید.
کمی سرعتتان را بالاتر ببرید. در حالیکه این کار را انجام می دهید، بر روی راحتی و روانی آن بوسیله ایجاد حرکات کوچکتر و راحت تر تمرکز کنید.( در اینجا گرایش به سمت کشیدگی و فشار است، هدف در این مرحله، در حالیکه سرعتتان را حفظ می کنید، کم کردن میزان استرس، فشار و کشیدگی است.)

هر حرکت یا الگو را چند بار تکرار کنید: مثلا ً ۴ بار: سپس به فرتهای بالاتر رفته و مجددا ً آنرا تمرین کنید. کارتان را به همین منوال در بالا و پائین دسته گیتار ادامه دهید و در طول دسته به عقب و جلو حرکت کنید.

به سراغ الگوی دیگری رفته، یا چیزهای دیگری را تمرین کنید، سپس در حالیکه سعی می کنید یک پله سریعتر بنوازید یا برای مدت بیشتری در حداکثر سرعت خود باقی بمانید، گهگاهی دوباره به الگوی اول بازگردید.

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید:
cloob سرعت در نوازندگی viwio سرعت در نوازندگی twitter سرعت در نوازندگی facebook سرعت در نوازندگی google buzz سرعت در نوازندگی google سرعت در نوازندگی digg سرعت در نوازندگی yahoo سرعت در نوازندگی

Related posts:

  1. اجرا و ترس صحنه
  2. حافظه ی ماهیچه ها : چگونه انگشتانمان را آموزش دهیم؟
  3. چگونگی جلوگیری از مشکلات تاندونی قبل از مبتلا شدن به آنها
  4. ضبط قطعات برای پیشرفت در نوازندگی
  5. جو ستریانی – پیدا کردن نت
  6. تکنیک شوک در نوازندگی گیتار
  7. هنر تفسیر در نوازندگی موسیقی کلاسیک
  8. شش نکته طلایی برای مقابله با اضطراب در نوازندگی
  9. استیل مناسب در نوازندگی گیتار فلامنکو
  10. کنترل فیزیکی در هنگام نوازندگی گیتار کلاسیک