در زمینه عدم استقبال از کارهای باریوس مطالب بسیاری گفته شده است که در این قسمت به بررسی مهمترین عوامل آن میپردازیم. آثاری که پس از مرگ او مورد توجه بسیار قرار گرفت .و همچنین گوشه های از زندگی باریوس و نحوه نواختن گیتار توسط او
۱= آندره سگوویا را همگان بعنوان پدر گیتار کلاسیک مدرن میشناسند کسی که در اشاعه گیتار مهمترین رکن را دارا بود و در امر اکادمیک کردن این ساز و همچنین ترسیم چهره ای مناسب از این ساز تلاشهای بسیاری را نمود.
یکی از فعالیت های سگوویا تشویق آهنگسازان برای ساخت قطعاتی برای گیتار بود که میتوان به آثار ویلا لوبوس اشاره کرد و از سوی دیگر شناسایی آهنگسازان گیتار در نقاط مختلف جهان.
حال ببینیم که آیا سگوویا و باریوس آیا با هم آشنایی داشته اند؟
در سال ۱۹۲۱ و در ماه اکتبر این دو با هم در بوینس آیرس آرزانتین ملاقاتی داشتند.
و این ملاقات تنها در حد آشنایی بود که در ۱۵ اکتبر باریوس در نامه ای به یکی از دوستانش بیان میدارد
که فرصت بسیار خوبی پیش آمد و با سگوویا ملاقات داشت و از او به عنوان فردی مهربان و محترم یاد نمود که وقتی به او گفته که آثاری در زمینه گیتار نوشته است از وی استقبال گرمی بعمل آورده است.
اما در دومین ملاقات و اینبار ملاقاتی خصوصی بین او و سگوویا باریوس قطعاتی از آثار خود را برای سگوویا مینوازند از جمله قطعه La Catedral که بسیار مورد توجه سگوویا قرار میگیرد و از او درخواست میکند تا نت این قطعه را به او بدهد تا در کنسرتش اجرا نماید.
اما نکاتی در این ملاقات باید بیان شود
۱= باریوس از گیتاری با سیمهای تریبل فلزی استفاده میکرد که دلیل اینکار را در نبود سیمهای نایلونی در آن کشور توصیف کرد و باریوس برای اینکه این سیمها را با صدای بهتری بنوازند آنرا با موادی خاص آغشته مینمود و پس از آن نیز با توجه به رسیدن به تکنیک بالا نیازی به استفاده از سیمهای نایلونی نمیدید.
مطمئمنا سگویا از این شیوه نوازندگی آنهم با گیتاری با سیمهای تریبل راضی نبود آن هم نوازنده ای که به رنگ صدا بسیار اهمیت میداد و شبوه استفاده ناختن و گوشت با هم (دست راست ) در نوازندگی شیوه خاص او بود.
حال سوال؟
آیا باریوس نت قطعه La Catedral را به سگوویا داده بود ؟
مطمئنا آن دیدار آخرین دیدار سگویا با باریوس بود چرا که پس از آن ملاقاتی توسط او ترتیب داده نشد و حتی باریوس گلایه خود را به این عنوان بیان میدارد.
Deaf in the Heart!!!
عده ای این امر را حسادت سگوویا به باریوس میدانند زیرا سگوویا با توجه به شهرتی که در گیتار کلاسیک داشت میتوانست به راحتی آثار باریوس را در جهان مورد استفاده سایر نوازندگان قرار دهد و او را بعنوان یک آهنگساز برجسته گیتار معرفی نماید اما او چنین کاری را نکرد.
آنهم آهنگسازی از آمریکای جنوبی نه اسپانیا! اگر توجه نماییم سگوویا علاقه بسیاری به آثار آهنگسازان اسپانیایی داشته تا سایر آهنگسازان
۲= دومین دلیل عدم شهرت باریوس را میتوان به تحول در دنیای هنر دانست جنبشهای هنری آن زمان .
در آن دوران امپرسیویسیم و نئو کلاسیسیم بسیار محبوب تر از رومانتیسم بودند و آثار باریوس رومانتیک محسوب میشدند و تنها توسط عده ای خاص و بنوعی عده ای مقابل این جریان حمایت میشد و موسیقی رومانتیک بشدت از طرف این تفکر جدید دنیای هنر مورد تهاجم قرار میگرفت .
جالب است بدانیم که در دوره ای که او در بوینس آیرس زندگی میکرد از کنسرتهای او استقبالی نشد تا جایی که در زمانی ۲ کنسرت او بدلیل این عدم استقبال کنسل شدند!
زیرا جو حاکم بر گیتار آن زمان تحت تاثیر اشخاصی چون Segovia – Liobet – Sainz de la Mazza بود.
هرچند در اواخر عمر دیگر باریوس دیگر توجهای به این امر نداشت و شاید با نوعی اعتراض بازگشتی به فرهنگ محلی خود داشت و پوشیدن لباسهای سرخپوستان در کنسرت شاید آخرین نقطعه اعتراض او به این تفکر دنیای جدید از هنر بود.
اما چه اتفاقی افتاد که باریوس پس از مرگ آثارش مورد توجه همگان قرار گرفت باید از یک شخص سخن گفت:
جان ویلیامز
کشف بزرگ جان ویلیامز باریوس بود و اجرای آثار او در آلبومهایش که با توجه به شهرت جان ویلیامز در دنیای نوازندگی گیتار کلاسیک
مسلما همه نگاه ها سریعا به سمت این آهنگساز برجسته معطوف شد .
Related posts: