مدتها بود میخواستم در مورد گروه بسیار معروف “جیپسی کینگز” چیزی بنویسم ولی هر بار به دلائلی آن را پشت گوش میانداختم. تا دیروز که بالاخره غیرت کردم و یک صحنه از فیلم مستندی را که در مورد این گروه در اختیار دارم به فارسی زیرنویس کردم که میتوانید همینجا آن را ببینید. این صحنه مربوط به رابطهی پابلو پیکاسوست با این گروه، وقتی هنوز نوجوان بودند. اما پیش از دیدن آن، که سه دقیقه بیشتر نیست، شاید بد نباشد این توضیح کوتاه را هم بخوانید.
دانلود ویدیو
Download
گروه “جیپسی کینگز” در واقع از پیوستن دو گروه کوچکتر موسیقی دورهگرد، در جنوب فرانسه (و نه در جنوب اسپانیا)، در دهه هفتاد سده گذشته به وجود آمد، که بویژه با ترانهی معروف “بامبولیو”، در ترکیب خلاقی از موسیقی آمریکای لاتین با ضربآهنگ فلامنکو، جهان موسیقی را در دهه هشتاد تسخیر کرد.
جهانی با وسعت واقعی آن، یعنی از اروپا و آمریکا و کانادا گرفته، تا آرژانتین و ایران و آفریقای جنوبی و چین و …
“خوزه رییس”، پدر گروه اول، یعنی پدر برادران “رییس”، که عنوان “کینگز” ترجمهی انگلیسی نام فامیلشان است [رییس به اسپانیائی یعنی شاهان یا همان لغت کینگز به انگلیسی]، خواننده دورهگرد محبوبی در جنوب فرانسه، در منطقه “مونپولیه” بود که یک تهیه کنندهی آمریکائی [همان که در همین ویدئو کلیپ مصاحبهاش را خواهید دید] او را برای کنسرتی به نیویورک برد، و اولین صفحهی ترانههای او را درآورد
. پس از مرگ خوزه، پنج پسر او، که استعداد غریبی به ویژه در آوازخوانی دارند، با برادران “بالیاردوس” که در گیتارنوازی قدرت چشمگیری دارند، و از منسوبین خودشانند، در گروه “جیپسی کینگز” متشکل شدند؛ تشکلی که همچنان ادامه دارد (راستی در همین ماه فوریه جاری، این گروه بیش از ده کنسرت در آمریکا و کانادا اجرا خواهند کرد).
و اما برای اینکه نظر فلامنکو خوانان و فلامنکو شناسان را در مورد این گروه موفق، اما برخاسته از جائی به دور از زادگاه و پرورشگاه فلامنکو، که آنُدلس در جنوب اسپانیا باشد، بدانید تکهای از نوشتهی “کارلوس آربلوس” را در باره آنها از کتابش “فلامنکو به روایتی ساده” نقل میکنم:
“این گروه بیشترین نقش را در گسترش فلامنکو در جهان بازی کرد. اما در عین حال با یکی پنداری فلامنکو با موسیقی این گروه، بیشترین سردرگمی در جهان، نسبت به فلامنکو، بوجود آمد. این گروه از کولیهای جنوب فرانسه به جائی رسیدند که ده میلیون، تنها از یکی از نوارهاشان را به فروش رساندند. حضور آنها بر صحنه هیجانانگیز است ولی بخشی از توفیقشان به یک کمپانی بزرگ بازاریابی مربوط است که تا کنون هیچ گروهی از این دست، از آن نصیبی نداشته است.”
رضا علامه زاده
Related posts: