برنامه تمرین من Troy Stetina

مترجم : میثم بیک محمدی
نوازنده و مدرس گیتار الکتریک
مدیر بخش راک
اختصاصی گیتار برای همه
info@guitar4all.com

برنامه تمرین من Troy Stetina قسمت اول

در حقیقت من برنامه ای ندارم!! بعد از اینکه شما به سطحی از مهارت رسیدید، در بیشتر مواقع خیلی ساده با نواختن می توانید آنرا حفظ کنید. خب من همیشه هم اینکار را نمیکنم، اگر برای چند هفته ( یا حتی چند ماه، اووووو ) چیزی ننوازم، مجبور خواهم بود برای بازگشت به شرایط قبل مدتی وقتم را به شکل متمرکز صرف کنم. اگرچه که این کار واقعا ً یک برنامه نیست. اما زمانی بود که… بذارید در مورد برنامه خودم در گذشته صحبت کنم، اما قبل از آن باید متذکر بشوم که این برنامه خیلی منظم نیست. شاید شما ترجیح می دهید کارهایتان سازماندهی داشته باشد. شاید بخواهید کسی بهتان بگوید:

“برای گرم کردن ۱۵ دقیقه گام بزن، بعد برای یک ربع بر روی یک آهنگ کار کن، بعد از آن نیم ساعت Lead تمرین کن، سپس جلوی یک آینه تمام قد تمرین خوش قیافه بودن و جذاب بودن را انجام بده، برای ۱۰ دقیقه برو کافه، آخر سر هم برگرد و تمرینت را با یک آهنگ دیگر تمام کن.”

خب، این چیزیست که من تحملش را ندارم.
من همیشه چیزی را تمرین می کردم که در آن لحظه دوست داشتم دنبال کنم. در واقع باید بگویم که هیچ برنامه خاصی نداشتم، اگرچه تمایل به تمرین چیزهای مشخصی به طرق مشخص داشتم مثل:

– آهنگهای جدید می ساختم و ضبطشان می کردم. من همیشه توانائی ساخت چیزهائی که نواختنشان برایم دشوار بود را داشتم. بنابراین، همین کار یک سری تمرینات خوب را پیش رویم قرار می داد.

– اگر آن روز حوصله داشتم، در گامها و تنالیته های مختلف شروع به نواختن از بالا و پایین می کردم و به صورت بداهه نوازی(Improvise) توالی و ترتیبهائی(Sequence) از آنها می نواختم.
– برای مدتی با صدای Clean تمرین کرده و بعد به Distortion تغییر دهید. مثل نواختن بعضی از قطعات کلاسیک با صدای جیغ مانند.

– در یک سبک بنوارید، سپس تنظیمات را عوض و در سبکی دیگر کار را دنبال کنید. یا اینکه بعد از نواختن بسیار در گامهای مینور به سراغ گامهای ماژور رفته و مدتی نیز آنها را تمرین کنید.( این مسئله نواختن با احساسی متفاوت است اما شما همچنان در یک حالت از تمرین قرار دارید.)

– کار با مترونوم را آغاز کنید و وارد جزئیات شوید. بر روی تمرینات جدا جهت دقت و سرعت محض کار کنید( هم Clean هم Distortion.) معمولا ً من تصادفی چند تا را از Speed Mechanics.. انتخاب می کنم و تغییراتی در آنها اعمال می کنم.( البته شما می توانید روی هر کتابی کار کنید)

چند قطعه سخت کلاسیک که من تعداد زیادی از آنها را می شناسم انتخاب کنید و تا اولین جای سخت آنها بنوازید، سپس دست نگه دارید، نقاط سخت را جدا کنید و تمرینات و واریاسیونهایی که جهت حل آن مشکلات مثمر ثمر هستند را بسازید. بعد بازگردید و آن جملات مشکل را تا رسیدن به سرعت مناسب تمرین کنید. این روند را بارها و بارها تا جایی تکرار کنید که در نهایت همه چیز درست و به موقع، دقیقا ً همانطور که می خواهید صدا دهد. بگذارید برای روشن تر شدن مسئله مثالی را بررسی کنیم. فرض کنید که می خواهید جمله زیر را بنوازید:

خوب شروع می کنید به نواختن تا اولین نقطه سخت و متوجه می شوید که در محل زیر دچار مشکل هستید:

همانطور که می بینید در ابتدای میزان باید نت سل را به لا Bend کنید و بعد خیلی سریع به سراغ لا در سیم یک بروید و بعد از آن نت می بر روی سیم دوم و در آخر باز یک Bend دیگر بر روی سیم یک. در اینجا متوجه خواهید شد که انگشتانتان مجبورند بیش از حد معمول باز شوند. پس بهتر دو نت اول را به طور جدا با سرعت پایین بدون مترونوم تمرین کنید. یعنی:

این حرکت را تا جایی تمرین کنید که به راحتی قادر به نواختن آن باشید، سپس نت بعدی را اضافه کنید، بعد نتی از عقب به آن اضافه کنید و به همین ترتیب درهر دو جهت پیش بروید. بعد از تمرین کافی، هر گاه احساس کردید که به راحتی می توانید آنرا اجرا کنید نوبت به بالا بردن سرعت میرسد.
مترونوم را روشن کنید، با سرعت پایین شروع و سعی کنید آرام آرام سرعت خود را افزایش دهید. در صورت بروز مشکل در سرعتهای بالاتر کل این روند را تکرار کنید.
– یک قطعه یا آهنگ کامل را طوری اجرا کنید که گوئی یک اجراست. هیچ مکثی مجاز نیست، می توانید اسم این کار را ” تمرین اجرا ” بگذارید.(راهکاری متضاد با تمرین قبل)
– یک قطعه جدید را انتخاب و از آغاز شروع به خواندن و یادگیری آن نمایید. آرررررراااااااااااااااام شروع کنید.
– با Backing Track ها شروع به نواختن کنید، بر روی آنها به صورت Solo به بداهه نوازی بپردازید. شاید من هرگز به اندازه کافی این کار را انجام ندادم. قطعا ً مفرح است.
– خوب دست نگه دارید، برید به گربتون یه سری بزنید!( راستشو بخواین، مال من که دار فانی رو وداع گفته)
– یک دستگاه Recorder خواه یک ضبط صوت خواه یک کامپیوتر را روشن کنید و بگذارید که برای خود ضبط کند، در همین حال هر چیزی که به ذهنتان میرسد را بزنید تا دستگاه آنرا رکورد کند( تمرین خلاقیت ). معمولا ً اینها می توانند ریفها یا ایده آهنگها باشند که در آینده گوش کنید و چیزهای خوبشان را برای نوشتن آهنگ انتخاب کنید.
– قطعاتی را که قبلا ً ضبط شده اند را دوباره تنظیم کنید. لاینهای گیتار، بیس و درام را جدا کنید و آنها به کناری گذاشته تا ببینید که در آینده برای چه چیزی مناسب هستند.
– با یک گروه بنوازید. اگر هنوز در گروهی نیستید وارد یکی از آنها شوید یا حداقل با دوستانتان شروع به تمرین کنید.
– دوباره تمرین اجرا. به عنوان تمرین، شروع به نواختن قطعات و آهنگها بدون هیچگونه وقفه بکنید. گوئی در زیر نور نور افکنها در برابر میلیونها طرفدار دیوانه هستید!

…و البته شاید چیزهای دیگری که الان به ذهنم نمی رسد.
این نکته را در نظر داشته باشید که هدف بیشتر راهکارهای بالا ممکن است تا حدودی متفاوت از آنچه شما در این مرحله بدان نیاز دارید باشد. به عنوان یک قاعده کلی، با یک سی دی/ کتاب Method شروع کنید. سپس آهنگهایی خارج از کتاب را یاد بگیرید، هر چیزی که به شما انگیزه میدهد. از این مجموعه مطالب پایه ای و اصولی، یک یا دو عدد از راهکارهای بالا را انتخاب کنید و به برنامه تمرینتان اضافه کنید. سپس در هر زمان یکی دیگر را به کارتان افزوده و ببینید که چه چیزی برایتان ثمر بخش است. در حالیکه برنامه تان را تکامل می بخشید به استعدادهایتان نیز اعتماد کنید.

البته لیست من به هیچ وجه کامل نیست. اگر به لیستی احتیاج دارید برای خود یکی تهیه کنید، و هر زمان که به چیز جالبی برخوردید آنرا به لیست خود اضافه کنید. اگر لازم دارید میتوانید برای هر بخش از تمرینتان مدت زمان معینی را تعین کنید ( که در این صورت، نگاهی حاکی از تردید به شما خواهم انداخت.) شاید هم ترجیح میدهید در نداشتن برنامه ای منظم آزاد باشید ( که در این صورت، سری به علامت تائید برایتان تکان خواهم داد.)
خلاصه مطلب:
در دنیا دو دسته مردم وجود دارند: منظم و نامنظم. من می دانم که جایی در اعماق وجودم منظم هستم. اما با عرض پوزش فراوان صمیمانه آنرا رد می کنم، چراکه شور و اشتیاق بی نظم و بی حساب و کتاب را ترجیح می دهم. من اینگونه دوست دارم شاید شما هم همینطور باشید. شاید هم یه جلاد گیتار باشید، یا بدتر یه حسابدار!! اما گذشته از شوخی نکته این است: آزادانه آنچه که می خواهید را از لیست من انتخاب کنید و و تمرینتان را با آن کامل تر کنید. کاری را انجام دهید که برایتان ثمر بخش است.
پاورقی:
شاید دلیل اینکه من هیچ وقت در رابطه با تمرین خیلی منظم نبودم این باشد که من در ضمن تدریس و نوشتن، خود به خود خیلی درگیر سازماندهی مطالب بودم. تدریس روش فوق العاده ای برای تقویت تمام جزئیات مثل الگوی گامها، تئوری و غیره است. منظورم این است که وقتی برای بار هزارم گام مینور هارمونیک را درس می دهید، این مطلب به خوبی در ذهن شما ثبت می شود. به علاوه یادگیری صدها آهنگ در طی زمان آن هم با گوش، به هر حال این نیز کاری برایتان انجام می دهد. پس تئوری نظم مرا زیاد جدی نگیرید.

این مطلب را به اشتراک بگذارید: