شنبه, تیر ۲م, ۱۳۸۶

10001977119%5B1%5D بدترين آلبوم ها از بهترين گروه هاگروه های بزرگ که متعصبان بسیاری هم دارند، همیشه و در تمام دوره ها بر روی قله نبوده اند. در بین تمام کارهای خوبشان و آثار محبوبشان، کارهایی هم وجود داشته که به مذاق اهالی موسیقی خوش نیامده و طرفدارانشان را به سکوت واداشته است. آثاری ضعیف که به هر حال باید آن را کارنامه فعالیت یک گروه گنجاند و قابل حذف نیست. در بیرون مرزهای ایران برخلاف داخل مرزها کسی با کسی تعارف ندارد.

رسانه ها همان قدر درباره اثر ضعیف یک گروه مشهور می نویسند که درباره شاهکارش. مجله رولینگ استون در نظرسنجی خود بدترین آلبوم هایی که موزیسین ها و گروه های مشهور منتشر کرده اند، معرفی کرده است. اینجا است که می فهمیم آنچه می ماند تنها خوبی نیست. آلبوم های ضعیف که منتشر می شوند به همان اندازه ای ماندگارند که شاهکارهای عالم موسیقی. کافی است نگاهی به تاریخ بیندازیم.

۱- باب دیلن؛ Down in the Groove، ۱۹۸۸
به وجود آمدن این آلبوم حتی با استانداردهای دیلن نیز عجیب و مشکل بود. عرضه آن حدود شش ماه تاخیر داشت و ترتیب ترانه های آن حداقل سه بار تغییر کرد. بسیاری از ترانه ها بازخوانی (Cover) است و افراد مهم و مشهور بسیاری در بازسازی آنها با دیلن همکاری داشته اند. با اینکه آلبوم شروع و پایان قابل قبولی دارد (شروع با ترانه Letصs Stick To Gether ویلبرت هریسون و اجرای خوب دیلن با موسیقی خشن و ریتم های شکسته و اصوات مرتعش گیتار و پایان با ترانه کانتری Rank Strangers to Me برادران استانلی، ترانه ای ساده و تلفیقی) اما در میانه راه به شدت افول کرده و ناهمگون می شود.

برخی از ترانه ها با همکاری گروه مشهور Grateful Dead نوشته و اجرا شده اند، اما این همکاری ضعیف باعث می شود آرزو کنی که ای کاش دو گروه همان تور مشترک سال ۱۹۸۷ را ادامه می دادند، نکته جالب توجه آلبوم طراحی جلد آن است که علاوه بر لیست ترانه ها شامل برنامه کنسرت های دیلن، اطلاعاتی درباره چگونگی ضبط آلبوم است و نام افرادی که در تهیه آن شرکت داشته اند و البته رنگ و بویی از فروش بالا دارد،

۲- رولینگ استونز؛ کار کثیف، ۱۹۸۶
در طول ۲۴ سال رولینگ استونز مراحل مختلفی را پشت سر گذارده و شاید بیش از هر گروه دیگری لحن طنز و کنایه داشته است. بسیاری معتقدند این گروه به همه حتی بچه های کوچک چگونه شنیدن موسیقی راک را آموخته است. این خصوصیات باعث شده سطح انتظارات مخاطب نسبت به این گروه بالاتر رود، به طوری که هر وقت رولینگ استونز اعلام کرده در حال تهیه آلبوم است، همه ما منتظر یک اتفاق شگفت انگیز دیگر هستیم. آلبوم کار کثیف این انتظار را برآورده نمی کند.

این آلبوم گروه بیشتر به حال و هوای مرفه گرای اواسط دهه هشتاد گرایش دارد و به نظر می رسد با شتاب فراوان- و به عبارتی در دقیقه نود(،)- تهیه شده است. طنز موجود در آن به شدت جسورانه بوده اما مهم ترین نقطه ضعف آن عدم انسجام در موسیقی و همچنین در اشعار است. بعضی نیز آن را به نوعی ژست گرفتن می دانند. اما به هر حال آلبوم لحظات به یادماندنی هم دارد (مثل ترانه Sleep To Night که درباره پیامدهای استفاده از مواد مخدر است) و به خصوص از نظر نوازندگی -گیتار- حاوی نقاط قابل توجهی است.

۳- دیوید بووی؛ امشب
ظاهراً طی مراحل ساخت این آلبوم دیوید بووی دقیقاً ایده مشخصی نداشته و به همین دلیل نتوانسته موفقیت آلبوم قبلی خود Letصs Dance را تکرار کند. سبک او در این آلبوم واضح نیست و همه چیز در سردرگمی فرو رفته است. این آلبوم به اتفاق آرای بسیاری از منتقدین ضعیف ترین اثر دیوید بووی در طول سال های کاری اش به شمار می رود.

۴- ون موریسون؛ بینش زیبا، ۱۹۸۲
بسیاری از طرفداران ون موریسون درباره آلبوم بینش زیبای او یک سوال اساسی داشتند؛ آیا این اثر نوعی خودنگری است یا خودشیفتگی؟ ظاهراً موریسون با مخلوط کردن رنگ ها در پالتش مرز بین این دو را محو کرده و آنچه به جا مانده ترکیب احساساتی او است از عشق و اعتقادات مذهبی. برای او عشق مذهب است و زن مذهبی ترین موجود عالم هستی.

بینش زیبا آلبومی کاملاً متوسط است که اگر از تنظیم بد آن چشم پوشی کرده و سازبندی آن را نادیده بگیری، تم های صحیح و حساب شده را درمی یابی.

موریسون در این آلبوم به سمت زبانی بین المللی یا بینافرهنگی رفته است، بنابراین شنیدن نام هایی مانند سلتی، آریایی، اسکاندیناویایی و غیره در بین ترانه ها تعجب برانگیز نیست.

بهترین ترانه آلبوم Cleaning Window نام دارد که بسیاری آن را ادای احترام موریسون به ویلیام بلیک دانسته اند.

۵- کلش؛ ۱۹۸۵ Cut the Crap
زمانی گروه Clash تجسم واقعی و منحصر به فرد موسیقی پانک بود. این گروه تفاوت بین سبک و ضدسبک را به خوبی درک کرده و نشان می داد. آثار اپیزودیک آنها الگوی گروه های پانک- رپ دهه هشتاد قرار گرفت و نسل پس از هاسکردو (Husker Du) را به وجود آورد. اما متاسفانه آلبوم Cut the Crap پایان تلاش موفقیت آمیز ۹ساله آنها تلقی شد. این آلبوم که در غیاب میک جونز خواننده و ترانه سرای اصلی گروه تهیه شد به عقیده بسیاری از منتقدان مانند این بود که the Clash فقط سیگار دود کرده و جملاتی بی سروته و ناامید بر زبان می آورد. این آلبوم در واقع ترس و نگرانی های درونی جو استرامر است که به شکلی خام و نامنسجم بیان شده به همین دلیل Cutthe Crap را پایان راه او در موسیقی می دانند.

۶- نیل یانگ؛ راه های کهنه، ۱۹۸۵
نیل یانگ با این آلبوم پس از ۱۳ سال به دنیای کانتری بازگشت. آلبوم راه های کهنه اما بازگشتی عوام فریبانه بود که پس از شهرت بی حد و مرز او در راک اندرول اجتناب ناپذیر به نظر می آ مد.

بیشتر ترانه های آلبوم به «روزهای جوانی» یا «دوران گذشته» اشاره دارند. انگار نیل یانگ کم کم متوجه گذشت زمان شده و فرصت و مکانی یافته تا روزهای خوشش را یادآوری کند. ملالت و دلتنگی در همه ترانه های آلبوم به چشم می خورد. اگرچه آلبوم در کل ضعیف بوده و کار فوق العاده ای در آن انجام نگرفته، اما به شکل قابل توجهی مفهوم گرا(Conceptual) است. البته عدم انسجام کلی باعث می شود که با توجه زیاد به مفهوم، موسیقی از دست برود و برعکس.

۷- ون هالن؛ Driver Down، ۱۹۸۲
آلبوم پنجم ون هالن نمونه عینی فریب مخاطب است. ظاهراً خلاقیت رفته رفته از کار این گروه رخت بربسته و حواشی و جزئیات نقش مهم تری ایفا می کنند. اما بدترین نکته درباره این آلبوم اشعار هجو آن است که بیشتر به مسائل جنسی پرداخته و البته نوازندگی گیتار آن که بسیار پیش پاافتاده و به عقیده برخی تقلید صرف از Blue Oyster Cult است. در کل ون هالن که همیشه مشتاق گفتن است در Driver Down حرف چندانی برای گفتن ندارد.

۸-دً هو؛ Face Dances
غیبت کیت مون در آلبوم Face Dances کاملاً هویداست. کمبود قدرتی که آلبوم های پیشین گروه را به آتش می کشید در اینجا به وضوح حس می شود. تلاش دیگر افراد گروه هر چند قابل توجه اما کمک شایانی به کار نمی کند. نکته مثبت آلبوم Face Dances اشعار دلپذیر و درونگرای تاونشند است که متاسفانه در موسیقی خام و بدون ظرافت راجر دالتری از دست رفته و از قدرت آنها کاسته شده است.

۹- الویس کاستلو؛ تنومند مثل یک رز، ۱۹۹۱
تقریباً یک دهه و نیم از ظهور کاستلو به عنوان یک چهره درخشان پانک، در تنومند مثل یک رز، او با یک نزول بحرانی روبه رو می شود. زبان کنایه آمیز او که زمانی به شدت اعترا ض آمیز و پرخاشجو بود، اکنون در این آلبوم به تلخی گراییده و به جای فریاد زدن دردهایش آنها را به شکل داستانی خیال انگیز روایت می کند. آلبوم رنگ و بویی از پوچی و افسردگی دارد و اشعار بیشتر بر محور تحقیر، خشم، تاسف، مدارا و تردیدهای شخصی او می گردند. به نظر بسیاری از منتقدان لیوان کاستلو در این آلبوم همیشه نیمه پر است،

موسیقی او اما تفکر برانگیز است؛ ترکیب ملودی های پیچیده – و همراهی زیبای ارکسترزهی – با صدای کاستلو نوعی شور و حرارت به موسیقی می دهد که در تقابل با تیرگی و پوچی شعرهای او قرار می گیرد.

۱۰- ردهات چیلی پپرز؛ One Hot Minute، ۱۹۹۵
اندوه ساختگی معمولاً با تقلید و ادا درآوردن همراه می شود، در حالی که اندوه حقیقی بیشتر به سکوت علاقه مند است، این نوع اندوه چنان آدمی را در برمی گیرد که تا مدت ها قادر به رهایی از آن نیست. در One Hot Minute اندوه از نوع اول است؛ پرهیجان، مضطرب، پرسروصدا و ریتمیک که بر اشعاری درباره مرگ مانور می دهد و به طرز عجیبی روحانی و خشمناک است.

این آلبوم در احساسات غم افزا فرو رفته و این نوع احساسات تمی است که پیرز برای اولین بار به آنها می پردازد. شاید به همین دلیل ساختگی به نظر می آیند، اما به هر حال تلاش مثبت گروه در سرتاسر آن بارز است. پیش از حادثه مرگ گیتاریست گروه هیلل اسلواک در ۱۹۸۸، که در اثر استفاده از مواد مخدر روی داد، شور و نشاط جنون آمیز پیرز، دنیای موسیقی روان و گسترده اش را پوشانیده بود. اما اکنون قدرت آنها در ابداع و اصولگرایی کاملاً رها شده است. این آلبوم مجموعه ای از خلاقیت های دستچین شده است که نشان می دهد اعضای گروه بسیار متفکرتر، معناگراتر و شاید به عبارتی بزرگ شده اند، و پس از ده سال کار به استعدادهای درونی خود پی برده اند.

۱۱- کراسبی، استیلز، ناش و یانگ؛ رویای امریکایی، ۱۹۸۸
رویای امریکایی مثل یک سرود بی حس و حال است و به نظر می رسد به سختی توان و انرژی ای را که آلبوم اول گروه «دژاوو» را به پایان رساند، جمع آوری کرده. گذشته از بعضی ملودی های دلنشین، رویای امریکایی بیشتر وقت تلف می کند.

سستی و ضعف آلبوم این فکر را به ذهن مخاطب می آورد که گروه تصمیم گرفته دور هم جمع شود تا بعد ببیند چه اتفاقی می افتد، و در نهایت در کسالت و ابتذال اواخر دهه هشتاد فرو می رود. این گردهمایی ظاهراً برای هیچ کدام از اعضای این گروه چهار نفره مناسب نبوده. حتی نیل یانگ نیز – که در میان آنها تنها کسی است که در سال های گذشته کارهای قابل بحثی ارائه داده – در این آلبوم از توانایی هایش استفاده نکرده است. متاسفانه این آلبوم در بهترین لحظه اوجش متوقف می شود و کوشش اعضای گروه برای دستیابی به شعر و موسیقی ناب بیشتر خنده آور است تا تاثیرگذار. مهمترین نقطه ضعف رویای امریکایی پیش پا افتادگی مضمون آن است که با وجود فریادهایی در تایید عشق به نظر نمی رسد چیزی برای گفتن داشته باشد.

۱۲- اروسمیث؛ Rock in a Hard Place، ۱۹۸۲
در فاصله زمانی سه ساله از آلبوم قبلی گروه تا این آلبوم، انقلاب کوچکی در موسیقی هارد راک به وقوع پیوست و شیوه همیشگی Aerosmith را اندکی از مد افتاده کرد، بدتر اینکه گیتاریست چیره دست گروه جو پری برای تهیه یک آلبوم تک نفره، گروه را ترک کرد. در نتیجه Aerosmith بین دوراهی بازنگری سبک قدیم یا تغییر مسیر کلی خود مردد ماند. آنها راه حل اول را انتخاب کردند و در وهله نخست این شیوه پاسخ مناسبی به آنها داد. اما این پاسخ تنها برای شروع آلبوم و انرژی اولیه آن کافی بود و همه چیز در ادامه راه یکنواخت و تکراری به نظر می آمد. گروه نتوانست این انرژی را در سراسر آلبوم پخش کند و به همین دلیل آلبوم به نظر کشدار و فاقد سرعت و توانایی لازم است.

۱۳- لورید؛ Mistrial، ۱۹۸۶
پیش از هر چیز باید گفت Mistrial قرار نیست در تاریخ راک تاثیری داشته باشد، ظاهراً پول سازی در آن حرف اول را می زند. بنابراین تعجب برانگیز نیست که صدای تند و تیز گیتار لورید در این آلبوم نرم و روان و صیقلی شده باشد و در تنظیم ملودی ها، ناهنجاری ها و به هم ریختگی های سابق دیده نشود و به همین دلایل آلبوم در مقایسه با کارهای او در ولوت آندر گراوند خیلی معمولی و غیرفعال به نظر بیاید.

اگرچه این آلبوم فصل جدیدی از کار لورید نیست اما پایان کار او هم محسوب نمی شود. آلبوم به هر حال تلاشی برانگیزاننده، بانشاط و دارای سبک است که لذت عجیب و غریبی به مخاطب می دهد.

۱۴ – موریسی؛ Kill Uncle، ۱۹۹۱
موریسی به عنوان خواننده اصلی گروه Smiths همیشه به عنوان سیلویا پلات پست مدرن شناخته شده بود؛ اشعاری از بیگانگی و ناامنی در میان غوغایی از اصوات نامحسوس. اگرچه او حساسیت موفقیت آمیز خود را هم در شعر و هم در موسیقی یافته است، اما آلبوم Kill Uncle او در واقع تکرار تجربیات گذشته اوست. هر کدام از ترانه ها مجموعه ای هستند شامل آنچه در کارهای قبلی استفاده شده و نتیجه ای مثبت به بار آورده و این برای مخاطبی که او و کارهایش را می شناسد حسی از ناامیدی همراه دارد. همه می دانیم که ناامیدی جزء لاینفک شعر و موسیقی موریسی است اما این احساس باید در ترانه ها موجود باشد نه در عکس العمل شنونده آنها،

۱۵ – لدزپلین؛ حضور، ۱۹۷۶
آلبوم حضور بر ویرانه های آثار پیشین لدزپلین ساخته شده، جایی که Physical Graffiti آنها در حال ذوب شدن است. به عقیده بسیاری لدزپلین کار به یادماندنی ای در این آلبوم انجام نداده است (به یک انگلیسی ۵۰ هزار وات جریان برق، یک هواپیمای جت، کمی کوکائین و یک گروه کوچک بدهید، حتماً فکر می کند خداوند روی زمین است. این یک قصه قدیمی است،)

حضور تلاش می کند جایگاه Physical Graffiti را احیا کند و گرچه رابرت پلانت و جیمی پیج بزرگان این شکل موسیقی هستند، تلاش آنها در بعضی موارد دچار اختلاف شده و نتیجه نوعی سردرگمی است. شنونده در برخی قسمت های آلبوم تصور می کند به شاهکاری در راک اند رول دست یافته، اما زمانی بعد خود را بین کابوس های هیپی های مجنون دهه هفتادی گرفتار می بیند.

دلمشغولی عظیم لدزپلین در این آلبوم ایجاد یک ریف متداوم و قابل اعتماد و تکیه کردن بر آن است، بدون پیچیدگی زیاد در ملودی یا آوا و البته می توان گفت گروه به این ریف یکنواخت و شفاف نیز دست یافته و همین نکته باعث شده که بزرگان لدزپلین بتوانند اثر خود را نجات دهند.

منبع:
روزنامه شرق

این مطلب را به اشتراک بگذارید:
cloob بدترين آلبوم ها از بهترين گروه ها viwio بدترين آلبوم ها از بهترين گروه ها twitter بدترين آلبوم ها از بهترين گروه ها facebook بدترين آلبوم ها از بهترين گروه ها google buzz بدترين آلبوم ها از بهترين گروه ها google بدترين آلبوم ها از بهترين گروه ها digg بدترين آلبوم ها از بهترين گروه ها yahoo بدترين آلبوم ها از بهترين گروه ها

Related posts:

  1. مروری بر سیر تحول و آلبومهای گروه پرآوازه جنسیس
  2. درباره «چاک شلداینر» و گروه « مرگ »
  3. صد آلبوم برتر راک تاریخ موسیقی معرفی شدند
  4. نگاهی به آلبومها و ویژگی‌های گروه پرآوازه پلیس
  5. نگاهی به آلبوم‌ها و فعالیت‌های مارک نوفلر، گرداننده گروه پرآوازه دایر استریتز
  6. بازگشت گروه اسطوره‌ای Return to Forever به همراه چیک کوریا
  7. ۵۰ سال Kind of Blue، پرفروش‌ترین آلبوم موسیقی جاز
  8. Quiet Boom گروه راک ایرانی
  9. جان ویلیامز و گروه sky
  10. معرفی گروه جیپسی کینگز