beatles%5B1%5D بازگشت سوسك‌هادو تا از بیتل‌ها مرده‌اند، یکی هم از دنیای موسیقی کناره گرفته اما آلبوم جدید بیتلز به بازار آمد و در کنار رقبای پرقدرتش، خیلی هم خوب فروخت.هنوز هم «بیتلز» و در رأس گروه، جان لنون، یادآور مبارزه با بی‌عدالتی، یادآور حمایت از طبقه فرودست جامعه و یادآور دهه پر جنب‌وجوش شصت است؛ زمانی که یک موزیسین می‌توانست ائتلافی قدرتمند علیه جنگ‌طلبی یک دولت ایجاد کند؛ چیزی که در زمان حمله آمریکا به عراق روی نداد. گروه‌های موسیقی دست به کار شدند و خیلی تلاش کردند.

این یک سوی ماجراست و سوی دیگر، محبوبیت باورنکردنی یک گروه موسیقی که مرزهای انگلستان و ایالات متحده را در نوردید و به تمام دنیا سرک کشید. سال‌ها پس از فروپاشی بیتلز، هنوز هم نام آن‌ها که می‌آید، همه توجه‌شان جلب می‌شود. بیتلز با آلبوم جدیدش باز هم توجه‌ها را به سوی خود جلب کرده است. این یک پرونده از بیتلز نیست. چند تکه از زندگی پر از داستان آن‌هاست.

البته تعبیر جالبی نیست که بگوییم آلبوم جدید بیتلز، مثل دویدن تام هنکس در موزه لوور به دنبال پیام گمشده‌ای است که به کشف راز داوینچی کمک می‌کند.

آلبوم «عشق» بیتلز نه برای کشف گوشه‌های پنهان زندگی بیتل‌های افسانه‌ای، که به دلیل حضور همه جانبه بیتل‌ها در زندگی موسیقایی مردم انگلستان است که این‌گونه موفق بوده است. در یک روز، ناگهان چهار آلبوم از چهار گروه معروف و محبوب بریتانیا در سرتاسر دنیا پخش شد تا جدول‌های فروش را یک تکان اساسی بدهد. سه‌شنبه آخر ماه نوامبر، آلبوم‌های یوتو، اوسیس، وست لایف و بیتلز به صورت همزمان منتشر شدند و جالب آن‌که آلبوم گروه سابق «بیتلز» بالاتر از ۳ گروه محبوب دیگر در صدر جدول‌های فروش قرار گرفت.
آلبوم «عشق» با ۲۷ قطعه، به وسیله گیلیس مارتین فرزند سر جورج مارتین تهیه شده است. سر جورج مارتین تهیه‌کننده افسانه‌ای بیتلز که به بیتل پنجم مشهور است، یک بار دیگر دست به کار شد و نشان داد که هنوز هم بیتل‌ها در قلب مردم جایگاه ویژه‌ای دارند. او که اخیرا نامش در فهرست تالار افتخارات دنیای موسیقی قرار گرفته، از سال۱۹۶۱ که قراردادی با چهار جوان منعقد کرد تاکنون تهیه‌کننده آثار آن‌ها بوده و هنوز هم دست از سر بیتل‌ها بر نداشته است. بیتل‌هایی که دو نفرشان از دنیا رفته‌اند و یکی از آن‌ها از دنیای موسیقی کناره‌گیری کرده است.

۲۶ قطعه آلبوم «عشق» در واقع از ۳۷ آهنگ مجزای گروه تشکیل شده است. بیتل‌ها بالغ بر ۲۵۰ آهنگ، اجرا و منتشر کردند و حالا آلبوم «عشق» مشتمل بر آهنگ‌هایی است خاطره‌انگیز و با صدایی واضح و درخشان که از میان اشعار عاشقانه بیتلز انتخاب شده است. گیلیس مارتین درباره تهیه این آلبوم می‌گوید: «من خودم که یک هوادار دو آتشه بیتلز هستم، خیلی وقت‌ها، خیلی از آهنگ‌های آن‌ها را فراموش می‌کنم. خیلی از مردم، نسخه‌های بی‌کیفیت و قدیمی این آثار شاخص را در اختیار دارند.

احساس کردیم که باید این آثار را با کیفیت عالی منتشر کنیم. آلبوم به گونه‌ای میکس شده که انگار اعضای بیتلز دوباره دور هم جمع شده‌اند و ساز زده‌اند و بعد این نواها، میکس شده‌اند و به مردم ارائه شده‌اند.» در واقع، آلبوم به گونه‌ای آماده شده که بسیاری از صداهای اصلی اعضای گروه که در نسخه‌های قدیمی شنیده نمی‌شود، در آن کاملا واضح است.

حالا خوره‌های بیتلز و آن‌ها که به جمع‌آوری کلکسیون‌های موسیقی علاقه‌مندند، می‌توانند ساعت‌ها این آلبوم را گوش کنند و لذت ببرند. مثلا در بخشی از قطعه «لیدی مادونا» که یکی از آن قطعات ترکیبی است، صحبت‌های اعضای گروه درباره ساخت یک ویدئو از آهنگ و شوخی‌ها و خنده‌های آن‌ها هنگام ضبط گنجانده شده است که برای کلکسیونرها بی‌نظیر است.

گفتیم که آلبوم «عشق» همزمان با آلبوم گروه اواسیس (Oasis) به بازار آمد و در واقع ایده اعضای این گروهِ موفق راک، مبنی بر فروش فوق‌العاده قبل از کریسمس را نقش بر آب کرد. چرا که در جدول موسیقی بریتانیا، آلبوم بیتل‌ها در صدر قرار دارد و آلبوم «ساعت‌ها از حرکت ایستادند» از گروه اواسیس در رده دوم است. نوئل و لیام گالاکر اعضای اصلی گروه اواسیس البته نمی‌توانند حسادتشان نسبت به بیتل‌ها را پنهان کنند.

گروهی که حدود ۴۰ سال از متلاشی شدنش گذشته، در سال۲۰۰۶ فروش بیشتری نسبت به آلبوم آن‌ها داشته و این موضوع برای حرص خوردن ستاره‌های اوسیس کافی است. نوئل گالاکر می‌گوید: «یک تلاش بدون امتیاز. پس از شنیدن آهنگ پنجم بیتل‌ها، ضبط را خاموش کردم.»

بعد لیام ادامه می‌دهد: «آشغال بود. اگر هنوز فریب نخورده‌اید و آلبوم بیتلز را نخریده‌اید، پولتان را دور نریزید. من که حالم از بیتل‌‌ها به هم خورد.»

البته تعداد فروش آلبوم بیتلز و اواسیس فقط ۲۰۰نسخه اختلاف دارد و امکان صعود آن‌ها در جدول با توجه به حضورشان در مصاحبه‌های تلویزیونی و رسانه‌ای و امکان تبلیغات وسیع‌تر بالاست. اما عقب ماندن آن‌ها در هفته‌های اول پخش، از گروهی که دیگر وجود ندارد، عجیب و غیرقابل هضم است. عصبانیت گالاکرها نیز به همین دلیل است.

جان یک بار در پاسخ به هوادارانش گفته بود: «بیتلز (سوسک‌ها) هم نامی مثل کفش است. مثلا ما می‌شویم گروه «کفش‌ها» ولی شما که نمی‌توانید ما را به این نام صدا کنید. می‌توانید؟ پس ما «بیتل‌ها» هستیم.»
مارس سال ۱۹۵۷ بود که جان لنون و پل مک کارتنی تصمیم گرفتند همکاری مشترک‌شان را با گروهی به نام Quarry men آغاز کنند. قبل از آن در چند اجرای محدود، آن‌ها نام «بلک جک‌ها» را روی خودشان گذاشته بودند. اما چون در مدرسه «بانک معدن» درس می‌خوانند نام «مردان معدنچی» را برای خود انتخاب کردند. ترانه‌ای که آن‌ها هر روز در مدرسه می‌خواندند، این ‌جوری شروع می‌شد: «معدنچی‌ها، قبل از تولد هم قدرتمند بودند.»

29366%5B1%5D بازگشت سوسك‌هاتا سال ۱۹۵۹ اسم گروه، Quarry men بود. در اکتبر ۱۹۵۹، جان لنون، پل مک کارتنی و جورج هریسون به دعوت برنامه تلویزیونی «کارول لی‌وایز» پاسخ مثبت دادند و در آن برنامه خود را Johny and the moondogs معرفی کردند که چندان نام مناسبی به نظر نمی‌آید. در سال ۱۹۶۰، عضو جدید گروه، استیوارت ساتکلیف که برای خود نام «سوسک» را انتخاب کرده بود، این ایده را به وجود آورد که نامی با ترکیب سوسک برای گروه انتخاب شود.

آن‌ها خود را «سوسک‌های نقره‌ای» نامیدند. برایان کاسار که رهبر یک گروه لیورپولی دیگر به نام Cass and cassanovas بود، به سبک نام گروه خودش، پیشنهادی به اعضا داد. او نام Long John and the silver beatles را پیشنهاد کرد که جان لنون از صفت Long خوشش نیامد.

آن‌ها لانگ جان و سیلور را حذف کردند و نهایتا به نام Beatles رسیدند و این‌گونه «بیتلز» به دنیا آمد.
بیتل‌ها با لهجه لیورپولی اصیل‌شان، آواز می‌خواندند و در مصاحبه‌های مختلف ابایی نداشتند که با همین لهجه صحبت کنند. این در حالی بود که تا آن زمان، هیچ‌کس در صحبت‌های رسمی یا خواندن آواز و حتی در فیلم‌های سینمایی با لهجه‌ای غیر از لهجه رسمی لندنی صحبت نمی‌کرد. اما بیتل‌ها، از همان آغاز سعی نکردند لهجه‌شان را در میان سازها مخفی کنند. آن‌ها سبک خودشان را آفریده بودند و بر همین مبنا سعی می‌کردند اوریجینال باشند.

خودشان باشند و خیلی به رسمی بودن فکر نمی‌کردند. این شد که وقتی به بی‌بی‌سی دعوت شدند، شیطنت‌ها را در مقابل دوربین فراموش نکردند و البته با لهجه لیورپولی جواب سؤالات مجری برنامه را دادند. برنامه روی آنتن رفت و مردم به شدت از این برنامه استقبال کردند.

«ادسولیوان» معروف‌ترین مجری انگلستان بود. او برای اجرای یک برنامه زنده در فرودگاه لندن حاضر شده بود که با جمعیت جوان زیادی مواجه شد که منتظر بازگشت بیتل‌ها از سفرشان به لندن بودند. سولیوان میکروفنش را به سمت یکی از این جوانان برد و پرسید: «مگر این جوان‌ها کی هستند که شما دیوانه‌وار دوستشان دارید؟» این صحنه‌هال باعث شد تا ادسولیوان، سوسک‌ها را به برنامه پرطرفدارش دعوت کند. پس از پایان مصاحبه سولیوان با بیتل‌ها بود که اعلام شد رکورد تماشای برنامه او شکسته شده و بیش از هفتاد میلیون نفر، بیننده برنامه ویژه او با بیتل‌ها بوده‌اند. آن‌جا بود که سولیوان فهمید این جوان‌ها کی هستند!

بیتلز در دوران فعالیتش، ۱۲ آلبوم رسمی منتشر کرد. اولین آن‌ها آلبوم موفق Please, Please me بود که در مارس ۱۹۶۳ به بازار عرضه شد. آهنگ اصلی آلبوم در صدر جدول موسیقی بریتانیا و ایالات متحده قرار گرفت و همین آهنگ، باعث شهرت و محبوبیت آن‌‌ها شد. آن‌ها همان سال آلبوم دومشان به نام «با بیتل‌ها» را نیز منتشر کردند. سنت دو آلبوم در یک سال طی سال‌های ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵ هم تکرار شد و بیتل‌ها، در عرض سه سال، شش آلبوم بسیار موفق ارائه کردند تا نشان دهند که آمده‌اند تا رکوردها را جابه‌جاکنند.

در سال۱۹۶۴، پنج ترانه آن‌‌ها به ترتیب در مکان‌های اول تا پنجم پرفروش‌ترین ترانه‌های بریتانیا قرار گرفت و پیش از آغاز سال۱۹۶۵، در جدول ۵۰ آهنگ پرفروش سال، ۲۹ آهنگ متعلق به بیتلز بود. باورکردنی نبود. اما آن‌ها آنچنان محبوبیت کسب کرده بودند که هر چه می‌گفتند را جوانان با ولع می‌بلعیدند

ryte%5B1%5D بازگشت سوسك‌ها. جان لنون آن اوایل گفته بود: «روزی می‌رسد که ما به بزرگی الویس پریسلی شویم.»
اما آن‌ها الویس را نیز پشت سر گذاشتند. سفرهای موفق در سرتاسر بریتانیا و آمریکا، برقرار بود و هر آهنگ جدید بیتل‌ها، به جدول پرفروش‌ها راه پیدا می‌کرد. آن‌ها وارد زندگی جوانان هم‌عصر خود شده بودند و هر چه می‌پوشیدند یا هر چه می‌گفتند، با سرعتی باورنکردنی، همه‌گیر می‌شد. این بود که

جان لنون لیدر اصلی گروه در مصاحبه‌ای اعتراض‌برانگیز با مارین کلیو روزنامه‌نگار بریتانیایی گفت: «حالا ما از عیسی محبوب‌تریم!»
آن‌ها سفر فیلیپین را به پایان رسانده بودند و حالا به ایالات متحده سفر کرده بودند. این جمله جان لنون، غوغایی به پا کرد. مجامع مذهبی و کلیساها به شدت در مقابل این اظهارنظر جاهلانه موضع گیری کردند. رادیو محلی بیرمنگام اعلام کرد که صفحه‌های بیتل‌ها سوزانده شده‌اند. گزارش‌ها حکایت از آن داشت که مردم شهرهایی از آمریکا و آفریقای جنوبی دست به کار شده‌اند و هر جا آلبومی یا صفحه‌ای یا نشانی از بیتلز گستاخ می‌یابند، آتش می‌زنند.

اما موضع‌گیری بیتل‌ها، بسیار خونسردانه و عجیب بود: «آن‌ها اول باید آلبوم‌های ما را بخرند و بعد آتش‌شان بزنند!»

اما رسانه‌ها دست بردار نبودند. به خصوص آمریکایی‌ها که عرصه را بر جان لنون تنگ کرده بودند. لنون سرانجام اشتباهش را پذیرفت تا در یک کنفرانس خبری، رسما به خاطر این اظهارنظر عذرخواهی کند.

جان لنون با یوکو اونو هنرمند آوانگارد ژاپنی آشنا شده بود و وقت زیادی را با او می‌گذراند. از آن سو، جورج هریسون که شعر هم می‌گفت در مقابل قدرت و نفوذ لنون و مک کارتنی احساس ضعف می‌کرد.

در این فضا بود که نقش مک کارتنی در گروه، پررنگ‌تر از سایرین شد. پس از درگذشت برایان اپستاین، مدیر برنامه‌های بیتلز، مک کارتنی پیشنهاد کرد لی ایستمن (پدر همسرش لیندا ایستمن) مدیر برنامه‌های گروه شود. اما جان لنون و دو عضو دیگر گروه می‌خواستند آلن کلین برنامه‌ریز نیویورکی آن‌ها، به عنوان مدیر برنامه‌های گروه معرفی شود.

آن‌ها آلبوم آخر خود به نام Abbey Road را در تابستان ۱۹۶۹ ضبط کردند. لنون یک سال قبل، آلبوم مشترکش با همسرش یوکو اونو را به بازار عرضه کرده بود و همه چیز به سمت جدایی پیش می‌رفت. مک کارتنی یک هفته قبل از انتشار آلبوم تکی‌اش به نام «مک کارتنی» فروپاشی گروه را رسما اعلام کرد.

بیتل‌ها ابتدا با اشعار عاشقانه آغاز کردند. اصلا این آلبوم جدید هم ترکیبی است از ترانه‌های عاشقانه آن‌ها. اما کم‌کم وارد فضای اجتماعی و پس از آن سیاسی شدند. سیاسی‌ترین عضو گروه هم همان‌طور که حدس می‌زنید، جان لنون بود. جان لنون وقتی از بیتلز جدا شد، فعالیت‌های سیاسی‌اش به ویژه بر ضد جنگ ویتنام را با شدت بیشتری دنبال کرد.

او یک هفته تمام به همراه همسرش در اتاقش در هتل الیزابت مونترال ماند و از رسانه‌ها خواست تا به اتاق او بروند. او برگه‌هایی به دیوار آویخته بود که از صلح می‌گفت و علیه نیکسون و همکارانش خطابه‌سرایی می‌کرد. ترانه «تصور کن» از او در این فضا سروده شد.

«تصور کن چیزی نباشه که به خاطرش بکشی یا بمیری / تصور کن مردم عمرشونو در صلح سپری کنن / شاید فکر کنی خیال باف‌ام / اما من تنها نیستم / آرزومه که تو هم یه روزی به ما بپیوندی / و همه دنیا یکی بشه»
جان لنون به شدت از طرف سیا و اف‌بی‌آی تحت مراقبت بود. او پیش از مرگش گفته بود که ممکن است مثل کندی و گاندی به ضرب گلوله کشته شود. و همین اتفاق هم افتاد. خیلی‌ها معتقدند گلوله‌هایی که از تفنگ چاپمن به سوی او شلیک شد، به اراده چاپمن نبوده و او مهره سیا است. حالا ۲۶ سال از آن زمان می‌گذرد.

Lennon zr%5B1%5D بازگشت سوسك‌هاجان لنون
جان لنون با نام اصلی جان وینستون لنون، اکتبر سال ۱۹۴۰ در بندر لیورپول به دنیا آمد. او کودکی‌اش را نزد خاله‌اش سپری کرد و اولین گیتارش را به عنوان هدیه تولد از خاله‌اش گرفت. در سال ۱۹۵۷ در یک کلیسا با پل مک کارتنی آشنا شد و اولین جرقه تشکیل بزرگ‌ترین گروه موسیقی جهان با همان آشنایی زده شد.

سال ۱۹۶۲ با سینتیا پاول ازدواج کرد، اما زندگی مشترک آن‌ها خیلی به طول نینجامید. پس از آشنایی و ازدواج با یوکو اونو به تدریج از بیتل‌ها فاصله گرفت و به سمت تولید آثار متفاوت و مفهومی به صورت مشترک با همسرش پرداخت. ۲۶ سال پیش بود که شبی در حال بازگشت به آپارتمانش، در محوطه خروجی داکوتا به ضرب گلوله مارک دیوید چاپمن کشته شد.

harison zr%5B1%5D بازگشت سوسك‌هاجورج هریسون

جورج هریسون هم فوریه سال ۱۹۴۳ در لیورپول به دنیا آمد. جورج هریسون، هم‌کلاس پل مک کارتنی بود و به دعوت او به گروه بیتلز پیوست. او پس از جدایی از بیتلز به همراه سایر هنرمندان از جمله اریک کلپتون، برنامه‌های مشترکی اجرا کرد.

جورج هریسون به اندازه دو غول بیتلز مورد توجه نبود و همین مسأله بارها باعث ایجاد اختلاف و درگیری میان او و سایر اعضای گروه شد. او که مدتی طولانی با سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد، نهایتا پایان ماه نوامبر سال ۲۰۰۱ درگذشت.

McCarti zr%5B1%5D بازگشت سوسك‌هاپل مک کارتنی
پل مک کارتنی، دو سال از جان لنون کوچک‌تر بود و مثل او در لیورپول به دنیا آمده بود. پل ابتدا ترومپت نواخت و پس از آن به سمت گیتار و پیانو گرایش پیدا کرد. او به همراه جان لنون جزء لیدرهای اصلی گروه بود. او به همراه لنون، آهنگ‌ها و ترانه‌های زیاد و ماندگاری برای بیتل‌ها خلق کرد و نامش را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین موزیسین‌های دنیا ثبت کرد.

در سال ۱۹۶۷ با عکاس معروف موسیقی راک، لیندا ایستمن ازدواج کرد و تا زمانی که ایستمن بر اثر ابتلا به سرطان از دنیا رفت، با او زندگی مشترکش را ادامه داد. مک کارتنی در سال ۱۹۶۷ مفتخر به دریافت عنوان «سِر» شد. او چند ماه گذشته را درگیر ماجراهای جدایی از همسر دومش هدر مایلز بود که به رسوایی‌های رسانه‌ای منجر شد.

Ringo zr%5B1%5D بازگشت سوسك‌هارینگو استار
رینگو استار، جولای ۱۹۴۰ مثل سایر اعضای گروه در لیورپول به دنیا آمد. با نام اصلی ریچارد استارکی به عنوان درامر به گروه بیتلز پیوست. دلیل این که به او لقب رینگو دادند، این بود که به انگشتر و حلقه (Ring) علاقه ویژه‌ای داشت.

سال ۱۹۶۲ بود که به دعوت پل مک کارتنی، عضو گروه بیتلز شد. وقتی گروه از هم پاشید و اعضا، هر کدام تلاش کردند آلبوم تکی خود را به بازار عرضه کنند، رینگو استار با هر سه نفرشان همکاری کرد. او از دنیای موسیقی کناره‌گیری کرده و در مونت کارلو زندگی می‌کند.

 

منبع: همشهری جوان

این مطلب را به اشتراک بگذارید:
cloob بازگشت سوسك‌ها viwio بازگشت سوسك‌ها twitter بازگشت سوسك‌ها facebook بازگشت سوسك‌ها google buzz بازگشت سوسك‌ها google بازگشت سوسك‌ها digg بازگشت سوسك‌ها yahoo بازگشت سوسك‌ها

Related posts:

  1. بازگشت گروه اسطوره‌ای Return to Forever به همراه چیک کوریا